نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 58
< شعر > نه چو معراج زمينى تا قمر بلكه چون معراج كلكى تا شكر < / شعر > 198 - براى وصول به كمال مطلوب در مسير هستى بايد از خاك برخيزيد ومعراج كنيد ، اما نه معراج يك خاك نشين به كرهء ماه ، زيرا اين معراج جهش بس ناچيزى است در مقابل آن معراج تحولى كه عبارتست از تحول نى به نيشكر . < شعر > الحذر اى ناقصان زين گل رخى كاو به گاه صبح آمد دوزخى آتشش پنهان وذوقش آشكار دود او ظاهر شود پايان كار < / شعر > 199 - از خود باختن در برابر گل رخان زيبا بر حذر باشيد كه فروزش آشكار آنان دود وآتشى در پشت پرده دارد كه ممكن است روزى از پشت پرده سر بر آورد . < شعر > چيست اين كوزه تن محصور ما واندران آب حواس شور ما اى خداوند اين خُم وكوزه مرا درپذير از فضل الله اشترى < / شعر > 200 - اندوخته هاى روانى آدمى از طريق حواس وذهن شور وبازيگر است ، عنايت الهى اين اندوخته ها را به وسيلهء پاكى نيتها نخرد ، محتواى كوزهء موجوديت ما پشيزى نمىارزد .
58
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 58