نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 386
< شعر > ( ( 927 ) ) تو كه يك جزوى دلا زين صد هزار پيش حكمش چون نباشى بىقرار < / شعر > اگر آفتاب لحظهاى در گردشش منحرف گردد ، كسوف به سراغش مىآيد وتاريكش مىسازد ، كه اى خورشيد ، از ذنب برحذر باش تا منكسف نباشى . ( 1 ) ابرها را صاعقه مانند تازيانه هاى آتشين قوانين فضايى مىزند وسمت هدف حركتش را معين مىسازد كه برو به فلان وادى وبارانت را به اين سو مريز ، تازيانهء قانون گوشمالش مىدهد وبه راهى كه مىخواهد رهسپارش مىكند . اين عقل ناتوان تو بزرگتر از خورشيد آسمانى نيست ، لذا در هر انديشهاى كه ممنوع شده است توقف مكن وبراه خود برو - < شعر > ( ( 935 ) ) كژ منهاى عقل تو هم گام خويش تا نيايد آن كسوف رو به پيش < / شعر > اگر انحراف آفتاب اندك باشد كسوف آفتاب جزئى خواهد بود ، اين كيفر مطابق جرمى است كه مرتكب شده است . زيرا تقدير وعدالت الهى مجازات را مطابق جرم مقرر كرده است . بلى در وبام عالم هستى سخن الهى را هر لحظه چنين منعكس مىكنند : كه - < شعر > ( ( 938 ) ) خواه نيك وخواه بد فاش وستير بر همه اشياء سميعيم وبصير < / شعر > از اين مطلب بگذريم ، ايام نوروز آمد ومردم از شادى واخلاق خوش سرشار شدهاند . شاه ما به كوى ما قدم گذاشته وجان رفته از جوى بدن بار ديگر به جوى برگشته است . بخت واقبال مىخرامد ودامن بهم مىزند وفرا رسيدن هنگام شكستن توبه را خبر مىدهد . - آرى - < شعر > ( ( 942 ) ) توبه را بار دگر سيلاب برد فرصت آمد پاسبان را خواب برد < / شعر > مردم خمار باده خوردند ومست گشتند وما هم امشب رختها را در گرو شراب جانفزا ولعل اندر لعل خواهيم گذاشت .
( 1 ) استناد كسوف آفتاب را جلال الدين در بيت مورد تفسير به پديدهء تقاطع ذنب ورأس نسبت مىدهد ، كه مطابق قوانين نجومى صورت مىگيرد . .
386
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 386