نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 802
مىگويد : < شعر > ( ( 1849 ) ) تن قفس شكل است ز ان شد خار جان در فريب داخلان و خارجان < / شعر > منظورش بدن به اضافه حيات و نفس است كه بتواند به وسيله بدن به خواسته ها و تمايلات خود برسد . در نتيجه اين نفس انسانى هم از عوامل داخلى و هم از عوامل داخلى و هم از عوامل خارجى همواره فريب مىخورد ، و هميشه اين عوامل گوناگون نفس انسانى را به سوى مقتضيات خويش جلب مىكند . اين عوامل در صورتهاى ملايم و خوشايند خود را عرضه مىدارند ، اما همين عوامل در روح ملكوتى انسانى چه مىكنند ؟ و چه اندازه او را به جمادى نزديك مىكنند ؟ احتياج به انديشه و آگاهى دارد . اگر خود انسان متوجه بوده باشد مىتواند محاسبه بسيار دقيقى در مقابل اين دو گونه عوامل انجام بدهد ، از آن جهت كه هيچ گونه محاسبهاى وجود ندارد ، لذا اين نفس يا بدن با همراهى نفس رشد نيافته ، خار راه جان انسانى مىباشد . اين عوامل مانند انسانهاى دور و چند شخصيتى ، چه وعده ها كه به انسان نمىدهند ، گاهى انسان را وادار مىكنند كه با تمام ساده لوحى باور كند كه اصلا جهان هستى براى او مىگردد . اين گونه غوطه ور ساختن افراد در جهل و نادانى بزرگترين جنايتى است كه به انسانها وارد مىگردد . لذا در آيين مقدس اسلام هر گونه تملق و چاپلوسى اكيداً ممنوع گشته ، و هر فرد مسلمان در مقابل ديگرى مانند يك آيينه است كه تمام قيافه او را به طور دقيق منعكس مىكند .
802
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 802