responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 790


< فهرس الموضوعات > رجوع به حكايت خواجهء تاجر < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > در هر حال بايستى در اين زندگى تلاش كرد < / فهرس الموضوعات > رجوع به حكايت خواجهء تاجر < شعر > ( ( 1815 ) ) خواجه اندر آتش درد و حنين صد پراكنده همىگفت اين چنين ( ( 1816 ) ) گه تناقض گاه ناز و گه نياز گاه سوداى حقيقت گه مجاز ( ( 1817 ) ) مرد غرقه گشته جانى مىكند دست را در هر گياهى مىزند ( ( 1818 ) ) تا كدامش دست گيرد در خطر دست و پايى مىزند از بيم سر ( ( 1819 ) ) دوست دارد يار اين آشفتگى كوشش بىهوده به از خفتگى ( ( 1820 ) ) آن كه او شاه است او بىكار نيست ناله از وى طرفه كو بيمار نيست ( ( 1821 ) ) بهر اين فرمود رحمان اى پسر كل يوم هو فى شأن اى پسر ( ( 1822 ) ) اندر اين ره مىتراش و مىخراش تا دم آخر دمى فارغ مباش ( ( 1823 ) ) تا دم آخر دمى آخر بود كه عنايت با تو صاحب سِر بود ( ( 1824 ) ) هر كه مىكوشد اگر مرد و زن است گوش و چشم شاه جان بر روزن است اين سخن پايان ندارد اى عمو قصهء طوطى و خواجه باز گو ( ( 1822 ) ) اندرين ره مىتراش و مىخراش تا دم آخر دمى فارغ مباش < / شعر > در هر حال بايستى در اين زندگى تلاش كرد دو آيه كه در مبحث گذشته بحث كرديم :
« لقد خلقنا الانسان فى كبد « و » يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كدحا فملاقيه » .
صريح در اين حقيقت بود كه خداوند حكيم جل و علا ساختمان انسان و جريان طبيعى جهان را طورى بنا نهاده است كه انسان بايستى همواره در تكاپو و تلاش بوده باشد .

790

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 790
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست