نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 705
مربوط به علوم انسانى است بايستى با انسان شناسان شرق و غرب كه در بارهء انسان حقيقتاً تخصص پيدا كردهاند در ميان گذاشته شود ، پس از آن كه يك مطلب به عنوان حقيقتى مورد تصديق قرار گرفت ، هيچ گونه ممنوعيت در بيان رسمى آن نمىتواند وجود داشته باشد ، چنان كه در ساير علوم مربوطه به جهان طبيعت چنين است . يعنى مثلًا يك نظريهء فيزيكى تا امروز براى كسانى مطرح مىشود كه حق قضاوت در آن داشته باشند ، و پس از آن نوبت آزمايشات عملى فرا مىرسد ، هنگامى كه از نظر آزمايش نيز درست در آمد ، آن گاه نوبت بيان و ورود در معلومات كلاسيكى مىرسد . ولى متأسفانه در قلمرو انسانى با اين عظمتش و با اين دشوارى مسائلش هر كس خود را صاحب نظر در آن مىبيند ، و در بيان نظريهء خود هم از آزادى كامل « به اصطلاح خودشان » بهره ور مىباشد ، يا حد اقل مانند استوارت ميل متفكرى از آن دفاع مىكند . استوارت ميل از اين بىچارگى كه امروزه دامن گير بشر شده و از هدف زندگانى مىپرسد ، و مرگ را با زندگانى از نظر بىهوده بودن زندگى يكى مىداند ، اطلاعى نداشته است . اين نتيجهء همان آزادى بىمحاسبهء بيان است كه هر كس هر مزخرف و موهومى را كه به مغزش آمده است ، به عنوان يك حقيقت ، با تكيه به كلمهء آزادى در افكار انسانها سرازير كرده است . و ما هر روز به قول جلال الدين شاهد هزاران آتشى هستيم كه به پنبه زارهاى فطرتهاى پاك آدمى زادگان مىافتد ، و آنها را شعله ور مىسازد ، و راه را براى بازيگران نيرومند هموار مىكند .
705
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 705