responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 690


اين توهم است كه ناشى از نادانى به وضع روحى ما در اين زندان است . و اگر كمى بيشتر دقت كنيم خواهيم ديد كه : ما در همين زندان بدن عالىترين رشد انسانى را در هر دوره‌اى از تاريخ ديده‌ايم ، ما شاهد وجود سقراطها هستيم ، ما گاندىها را مىبينيم .
ما بالاتر از اينها انبياء و اولياء الله را كه عالىترين قدمها را در اين دنيا در همين قفس برداشته‌اند مشاهده مىكنيم . مگر على بن ابى طالب عليه السلام در همين قفس مادى على بن ابى طالب نبود ؟ مگر ابراهيم خليل و عيسى و محمد عليهم السلام در همين كالبدهاى مادى عالىترين نمونه الهى را به بشريت نشان ندارند ؟ آيا مىتوان گفت : فعاليت روح در اين خاكدان كه نفس انسانى حاصل از همين عناصر را تا بارگاه ربوبى ترقى و اعتلاء مىبخشد ، فعاليت مرغ در قفس افتاده‌اى است كه هيچ نتيجه‌اى ندارد ؟ اى پروردگار بىچون ، اگر روح انسانى با اين اعتلاى لذت بخش كه در اين كالبد به دست مىآورد ، مرغ در قفس افتاده‌اى است پس آن رهايى آزادى در فضاى ملكوتى چه اعتلاى لذت بخشى خواهد داشت .
< شعر > عاشقم بر همه عالم كه همه عالم ازوست < / شعر > اين بيت را كه اديب نامور ما سعدى گفته است :
< شعر > به جهان خرّم از آنم كه جهان خرم ازوست عاشقم بر همه عالم كه همه عالم ازوست < / شعر > شعر خيالى نيست ، و به اصطلاح جلال الدين يك مضمون عالى و حاكم در جهان هستى است ، نه سنگى كه در فلاخن بگذارد و بىهوده پرتاب كند . اين موضوع هنگامى حقيقت خود را به انسان نشان مىدهد كه متوجه باشد كه چگونه روح خود را با جهان هستى تلفيق مىكند و مطابق هيجان و شوق و عشقى كه به خدا پيدا مىكند ، جهان را به شكل يك معشوق زيبا در مىآورد .
آرى :
< شعر > مرا به كار جهان هرگز التفات نبود رخ تو در نظر من چنين خوشش آراست < / شعر >

690

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 690
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست