نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 589
كه مانند شير در ته چاه افتاده است . آرى باز بگوييم : < شعر > اين جهان كوه است و فعل ما ندا سوى ما آيد نداها را صدا < / شعر > صائب تبريزى مىگويد : < شعر > از تير آه مظلوم ظالم امان نيابد پيش از نشانه خيزد از دل فغان كمان را < / شعر > باز مىگويد : < شعر > آه دل مظلوم به سوهان ماند گر خود نبرد برنده را تيز كند < / شعر > همين است كه معصوم فرموده است : « من حفر بئرا لاخيه فقد وقع فيه » ( هر كس چاهى براى برادرش بكند خودش در آن چاه افتاده است يا خواهد افتاد . ) < شعر > ( ( 1327 ) ) اى بديده خال بد بر روى عم عكس خال تست آن از عم مرم < / شعر > پيوستگى شديد حركات انسانها در جامعه انسانى اين اصل را هم نبايد فراموش كنيم كه گاهى احساس مىكنيم كه مظلوم شدهايم ، يا جنايتى صورت گرفته است ، ولى همان ستم و جنايت را به طور گسيخته به طرف نسبت مىدهيم ، و مىگوييم : فلان كس ستمكار كه اين خود ماييم كه موجب بروز اين ستم و جنايت گشتهايم .
589
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 589