نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 578
دوم - اتحاد اضداد . در ابياتى كه از مثنوى مورد بحث قرار دادهايم ، اتحاد اضداد تعبير شده است ، چنان كه بعضى از متفكرين فعلى هم در كتاب تضاد تكاپو را اتحاد تعبير مىكنند . ولى گروه ديگر از متفكرين تكاپو تعبير نمودهاند . به نظر مىرسد كه مقصود همهء آنها يكى است ، و روشن است كه همه آنها اين مقصود را دارند كه اگر ميان اشياء تضادى وجود نداشته باشد ، حركت و به قول هگل « گرديدن » ناپذير خواهد گشت ، لذا ميان اشيايى كه اين رابطه وجود ندارد ، مثلًا مانند دو عنصر متحد ، هيچ گونه تكاپو و حركتى پيدا نخواهد گشت . چنان كه هزاران اكسيژن به تنهايى آب ايجاد نمىكند ، بلكه براى به دست آوردن آب بايستى اكسيژن و هيدروژن با همديگر تفاعل بورزند ، مانند كلور و سوديم كه بايستى تركيب پيدا كنند و نمك طعام را ايجاد نمايند . كسانى كه اتحاد تعبير كردهاند مانند جلال الدين در مواردى ، قيافه بعد از تكاپو را در نظر گرفتهاند ، و بدون ترديد پس از تكاپو و از دست دادن تشخصى كه هر يك از اضداد به تنهايى داشته است ، در شكل نمود سومى پديدار مىگردند كه مىتوان گفت : اضداد با همديگر اتحاد پيدا كردهاند ، و در آن حال كه هنوز دو تشخيص از طرف ضدين در حال گلاويز گشتن است جنگ و پيكار وجود دارد . در پايان بايستى به اين نكته توجه كرد كه تعميمى كه هگل براى تكاپوى اضداد داده است ، در قلمرو فلسفى تجريدى خالص مىباشد به طورى كه مىتوان گفت : دو امر اعتبارى « نه اصيل » را در حال تكاپو معرفى كرده است . يك بيت از ميرفندرسكى در ابيات معروفش ديده مىشود كه بىشباهت به گفته هگل نيست . او مىگويد : < شعر > سلب و ايجاب اين دواند و جمله اندر زير اوست از ميان سلب و ايجاب اين جهان برخاستى < / شعر >
578
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 578