< فهرس الموضوعات > رنجيدن شير از دير آمدن خرگوش < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > چند تشبيه < / فهرس الموضوعات > رنجيدن شير از دير آمدن خرگوش < شعر > ( ( 1092 ) ) شير مىگفت از سر تيزى و خشم كز ره گوشم عدو بر بست چشم ( ( 1093 ) ) مكرهاى جبريانم بسته كرد تير چوبينشان تنم را خسته كرد ( ( 1094 ) ) زين سپس مىنشنوم آن دمدمه بانگ ديوان است و غولان آن همه ( ( 1095 ) ) بردران اى دل تو ايشان را مايست پوستشان بر كن كشان جز پوست نيست ( ( 1096 ) ) پوست چبود ؟ گفته هاى رنگ رنگ چون زره بر آب كش نبود درنگ ( ( 1097 ) ) اين سخن چون پوست و معنى مغز دان اين سخن چون نقش و معنى همچو جان ( ( 1098 ) ) پوست باشد مغز بد را عيب پوش مغز نيكو را ز غيرت غيب پوش ( ( 1099 ) ) چون قلم از باد بد دفتر ز آب هر چه بنويسى فنا گردد شتاب ( ( 1100 ) ) نقش آب است ار وفا جويى از آن باز گردى دستهاى خود گزان ( ( 1101 ) ) باد در مردم هوا و آرزوست چون هوا بگذاشتى پيغام هوست ( ( 1102 ) ) خوش بود پيغامهاى كردگار كو ز سر تا پاى باشد پايدار ( ( 1103 ) ) خطبهء شاهان بگردد و ان كيا جز كيا و خطبه هاى انبيا ( ( 1104 ) ) ز انكه بوش پادشاهان از هواست ( 1 ) بار نامهء انبياء از كبرياست ( ( 1105 ) ) از درمها نام شاهان بر كنند نام احمد تا قيامت بر زنند ( ( 1106 ) ) نام احمد نام جملهء انبياست چون كه صد آمد نود هم پيش ماست اين سخن پايان ندارد اى پسر قصهء خرگوش گوى و شير نر < / شعر > چند تشبيه استدلالات بىپايهء حيوانات را در بارهء اثبات جبر به تيغ چوبين تشبيه نموده است جلال الدين در ابيات آينده بار ديگر اين تشبيه را در عموم استدلالهاى عقلانى نظرى بيان خواهد كرد و خواهد گفت :
< شعر > پاى استدلاليان چوبين بود پاى چوبين سخت بىتمكين بود < / شعر >

( 1 ) بوش موجوديت . .

499