responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 459


< فهرس الموضوعات > انكار كردن نخجيران و جواب خرگوش مر ايشان را < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > مهلت خواستن خرگوش نخجيران را < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > مردم ظاهر انبياء را مىنگريستند و آنها را كوچك مىشمردند < / فهرس الموضوعات > انكار كردن نخجيران و جواب خرگوش مر ايشان را < شعر > ( ( 998 ) ) قوم گفتندش كه چندين گاه ما جان فدا كرديم در عهد و وفا ( ( 999 ) ) تو مجو بد نامى ما اى عنود ( 1 ) تا نرنجد شير رو رو زود زود < / شعر > مهلت خواستن خرگوش نخجيران را < شعر > ( ( 1000 ) ) گفت اى ياران مرا مهلت دهيد تا به مكرم از بلا بيرون جهيد ( ( 1001 ) ) تا امان يابد به مكر جانتان ماند اين ميراث فرزندانتان ( ( 1002 ) ) هر پيمبر امّتان را در جهان همچنين تا مخلصى مىخواندشان ( ( 1003 ) ) كز فلك راه برون شو ديده بود در نظر چون مردمك پيچيده بود ( ( 1004 ) ) مردمش چون مردمك ديدند خرد در بزرگى مردمك كس ره نبرد < / شعر > مردم ظاهر انبياء را مىنگريستند و آنها را كوچك مىشمردند درك نكردن حيوانات مكر و تدبير خرگوش را ، به درك نكردن افراد جوامع تشبيه كرده است كه حقيقت دعوتهاى انبياء را نمىفهميدند . و چه تشبيه بجايى است ، واقعاً مردم با در نظر گرفتن وجود ظاهرى پيامبران كه مانند خود آنها مىخوابند و مىآشامند و دو چشم و دو گوش و يك دهان به طور كلى با آنها در همهء اعضاء شركت دارند ، آنها را به اشتباه انداخته معناى پيامبرى را درك نمىكنند ولى اگر حقيقت امر را بنگريم ، خواهيم ديد كه پيامبران از چار چوبه اين جهان طبيعت راه و روزنهء بيرون رفتن را مشاهده كرده


( 1 ) عنود عناد كننده . .

459

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 459
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست