نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 394
مىگويد : « ما مثل آن كر مادر زاديم كه در ميان جمعى نشسته است كه اركستر مىنوازند ، اين كر مادر زاد مىبيند كه حركات تمام اعضاى نوازندگان اركستر مرتب و منظم است . او با درك عقلانى خود مىفهمد كه اين حركات كه اعضاى اركستر ايجاد مىكنند فقط در همين حركات منحصر نمىگردد ، و مسلماً مقصود و آهنگى را هدف گيرى كردهاند ، ولى چون گوش اين شنونده كر است ، نمىتواند آهنگ اين اركستر را بشنود . . » . پس ملاحظه مىشود كه با نظر به معلومات همه جانبهاى كه در پهنهء طبيعت داريم نمىتوانيم تا گام از آن فراتر ننهادهايم و تا به پشت پرده آشنا نگشتهايم ، اين موجودات و روابط آنها را دقيقاً درك كنيم . با نظر به ما وراى اين نمودها است كه مىبينيم باد آتش مىشود ، و آتش گلستان مىگردد . چرا ؟ زيرا هر دو موجود در تحت اختيار اسباب پشت پرده مانند قرار گرفتن اعضاى كالبد مادى ما در اختيار روح ماست .
394
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 394