نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 370
( هنگامى كه ساحران به خداى موسى سجده كردند ، فرعون گفت : شما بدون اين كه من اعلان كنم به او ايمان آورديد ، خود موسى معلم شما بوده سحر را به شما ياد داده است ، دست و پايتان را به طور ( خلاف ) مىبرم [1] سپس از شاخه هاى نخل شما را به دار مىآويزم . آن گاه مىفهميد عذاب من شديدتر و پايدارتر است يا عذاب خداى موسى . ساحران گفتند : آن چه كه از آيات روشن الهى براى ما روشن گشت ، تو را و فرمان تو را به آنها مقدم نخواهيم داشت ، هر حكمى كه دارى در بارهء ما صادر كن ، حكم تو فقط در اين زندگانى دنيا قابل اجراء است . ما به خداى خود ايمان آورديم ، باشد كه خطاهاى ما را و اقدام به سحرى را كه با اكراه و تهديد تو كرده بوديم ببخشايد ، خداى ما بهتر و پاينده تر است ) . آرى در اين دنيا خونخواران و نيرومندان مىتوانند بىنوايان را بروز سياه بنشانند ، ولى پشت پرده حاكميت مطلق با خدا و فضل و احسان اوست . مادرا ، از رحمت خداوندى و به رحمت خداوندى تو را دعوت مىكنم ، آن چنان طرب و سرور سر تا پاى وجودم را گرفته است كه تو را هم درك نمىكنم به آمدن خود قناعت مكن ، ديگران را هم با خود بياور . بياييد و به ببينيد چه خوان كرمى در آتش براى شما گسترده شده است . بياييد خرمى و شادابى بهاران را در اين آتش مشاهده كنيد . بياييد پروانه وار خود را به اين آتش بزنيد ، و عطر و رياحين بهارى كه در اين آتش عطر افشانى مىكند به استقبال شما خواهد آمد . اى مسلمانان همه و همه بياييد ، خواهيد ديد غير از شيرينى دين
[1] بريدن دست و پاى به طور خلاف اين است كه مثلًا دست راست را با پاى چپ مىبُرند . .
370
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 370