نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 353
و به هر حال داستان در قرآن در سورهء « البروج » ذكر شده است . اين سنت بد ، يعنى نصرانى كشتن از آن پادشاه پيشين تثبيت گشت . آن پادشاه اول كه اين سنت زشت را مقرر كرد ، در كيفر و وزر پادشاه دوم كه به سنت او عمل مىكرد ، مشترك شد . و اين يك قاعده كلى است كه هر كس سنتى را در ميان جامعهاى ترويج و تثبيت كرد ، از آثار همان سنت به او نيز خواهد رسيد . در تاريخ بشرى ثبات و بقايى براى افراد انسانى نيست ولى سنتهايى را كه از خود بجا مىگذارند باقى مىماند ، و اثر آنها در روزگاران كار خود را مىكند ، گروهى را به اضلال يا ارشاد وامىدارد . هر كس كه مىخواهد در اين دنيا روش تباه داشته باشد ، به سنتهاى زشت تمايل مىكند ، و بالعكس اشخاص نيكو به سوى سنتهاى نيكو متمايل مىگردند . اين جدايى دو راه همواره در ميان خلايق ريشه دار بوده ، تا قيامت جريان خواهد داشت براى نيك مردان از كتابهايى كه خداوند به پيامبران فرستاده نصيب مىگردد . آنان كه در حال جستجوى حقايق و واقعياتند ، و آنان كه مىخواهند در اين زندگانى گام به سوى بارگاه ربوبى بگذارند ، خداوند از گوهر پيغمبرى به آنها عنايت مىفرمايد . چنانچه در روايات است كه دانايان و خردمندان هر قومى به منزلهء پيامبران آن قومند . صدر المتالهين در كتاب مفاتيح الغيب اين حديث را نقل كرده است كه : « ان للَّه عبادا ليسوا بأنبياء يغبطهم النبوة » ( براى خداوند بندگانى وجود دارد با اين كه پيغمبر نيستند ، ولى پيامبران به آنان غبطه مىخورند ) .
353
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 353