نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 268
معانى را پشت سر هم منظم مىكند . اين معانى در ابيات در حقيقت خارج از خود هدف داستان وزير است ، و به هر حال مطالب بسيار عالى را در اين ابيات مشاهده مىكنيم مىگويد : گفت اى مسخره شدگان سخن و سخنورى ، اين اندازه به گوش ظاهرى اهميت ندهيد ، زنجير حس ظاهرى به ديده گان شما پردهاى كشيده است كه نمىتوانيد حقايق را ببينيد ، اين گوش سر در حقيقت پنبه آن گوش باطنى است ، تا اين گوش مىشنود آن گوش باطنى كر است ، اگر مىخواهيد خطاب : « يا أيتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربك راضيه مرضية » را بشنويد ، بايستى اين حواس ظاهرى را از تماس با اشياء پوچ تعطيل كنيد . مادامى كه شما در گفتگوى سخنان بىهوده و شنيدن مطالب بىاساس و چشيدن نمودهاى بىطعم به سر مىبريد ، نمىتوانيد از گفتگوهاى رؤيايى روح بهره ور شويد . گفتار و كردارهاى ظاهرى ما ، سير در همين جهان مادى محدود است ، در صورتى كه مسير باطنى ما سلوك الى اللَّه بوده بالاتر از آسمان اين جهان طبيعى است . از آن جهت كه حواس ظاهرى ما از ماده و ماديات توليد شده است ، لذا كار و فعاليت اين حواس و نتايج آنها نمىتواند حيات اصيل را ايجاد كند . اين حواس درونى است كه آب حيات را مىنماياند تا موساى جان بتواند در آن گام بگذارد ، و مادامى كه به آن درياى امواج دل پا نگذارى چيزى از حيات ابدى نخواهى چشيد ، امواج مادى يعنى كيفيتها و كميتهاى موجوده در جهان مستند به حواس ظاهرى شما است . البته اين
268
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 268