نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 233
مقدمهء چهارم - آن چه كه باعث جريان و پيش رفت اجتماعات بشريت است ، باز بودن راه درك و شناسايىها به انديشه ها و مغزهاى بزرگ است كه طلايه داران معرفت و علم و صنعت مىباشند . و همين مقدمه تدريجى بودن آشنايى با جهان هستى را براى افراد انسانى كاملًا روشن مىسازد ، زيرا اگر همه چيز براى همه كس بدون احتياج به گذشت زمان قابل درك بود ، زندگانى در همان گامهاى اول به نابودى مىگراييد ، زيرا ديگر تضاد در انديشه وجود نداشت كه باعث تكاپوى افراد گشته آنان را در راه ادامه و رشد شخصيت به فعاليت وادار نمايد . به قول جلال الدين رومى : < شعر > قبلهء جان را چو پنهان كرده اند هر كسى رو جانبى آورده اند < / شعر > و اگر قبلهء جانها يعنى هدف مطلق براى همه به طور كامل روشن مىگشت ، يا در انتخاب وسايل براى رسيدن به آن هدف همگان معلومات متحدى داشتند ، هرگز تكاپو و كوشش براى حركت به سوى هدف وجود نداشت . مقدمهء پنجم - جاى ترديد نيست كه جهان طبيعى ما يك پيوستگى پنهانى با قلمرو ما وراى طبيعت دارد . بنا بر اين معناى اين كه « ما جهان طبيعت را شناختيم » اين است كه جهان ما وراى طبيعت را هم درك نمودهايم ، زيرا بديهى است كه بدون تسلط به يك موضوع و بالاتر رفتن از آن ، نمىتوان آن موضوع را از همه جهات روشن و معلوم فرض كرد ، مادامى كه كرمى در يك لجنزار غوطه مىخورد چگونه مىتواند آن لجنزار را كاملًا بشناسد ؟ ماهى كه در دريا است و غير از دريا را نمىشناسد ، نمىتواند معناى آب را كاملًا درك نمايد . بنا بر اين اصل : شناسايى كامل جهان طبيعت براى همهء افراد بىكسان احتياج به درك كامل ما وراى طبيعت دارد ، ممكن است درك كامل ما وراى طبيعت بدون حذف عوارض و نمودهاى مخصوص به طبيعت امكان پذير نباشد ، در اين صورت بايستى افراد تمام خصوصيتهاى حس و سطح طبيعى روانى خود را از دست بدهند . در نتيجه يا هيچ كس به شناسايى طبيعت نائل نخواهد گشت ، يا افراد نادرى آن را
233
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 233