responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 619


تفسير ابيات فرستاده‌اى از طرف قيصر روم به سوى عمر كه آن موقع خليفه اسلامى بود ، روانه شد اين شخص از راه هاى دور و درازى آمده بود و جايگاه قصر عمر را پرسيد ، گفتند عمر قصر ندارد . عمر يك قصر درونى دارد كه عبارت است از دل روشن او ، اگر چه مطابق ديگران صداى رياست و اميرى او در همه جا طنين انداز است ، ولى او در خانه هاى محقرى كه از نى ساخته‌اند زندگى مىكند .
اى برادر ( اى فرستاده قيصر ) ، تو چگونه مىخواهى قصر واقعى او را ببينى ؟ در صورتى كه در ديده گان درونى تو مويى روييده است كه مانع از ديدن است . آرى بايستى چشم و دل را از موهاى نفسانى پاك بداريم ، تا بتوانيم ساختمانهاى روحى اولياء الله را ببينيم از آن جهت كه محمد صلى الله عليه و آله از هر گونه آتش و دود نفسانى مبرا بود ، لذا به هر جا كه رو مىنمود ، خدا را مىديد . اما تو كه به وسوسه هاى هم دم زشت هوى و هوس دچار شده‌اى ، چگونه خدا را دريافت خواهى كرد ، و چگونه درك خواهى كرد كه « فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْه الله » 2 : 115 [1] ( به هر طرف كه رو نماييد خدا در همان طرف است ) . آرى هر كس كه ديده گان درونىاش باز شد و در روى آن ديده گان مويى از نفسانيت پليد روييده نشد ، او از هر ذره‌اى آفتاب وجود را خواهد ديد . بعضىها مىگويند : جلال الدين رومى به مسئله الكترونها و پروتونها در مثنوى بارها اشاره كرده است ، ولى با نظر عادى و ظاهر عبارت خيلى روشن و صريح نيست ، بلكه مقصود آفتاب وجود و خورشيد حقيقت است كه در تمام موجودات مىدرخشد



[1] سوره البقرة ، آيهء 115 . .

619

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 619
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست