responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 490


من كه نمىتوانم مثلًا سقراط باشم . اين دردى است كه ناشى از « پريدن از روى خود حقيقت ، براى پيدا كردن حقيقتى كه لباس آينده به آن پوشانيده‌ايم » شده است ما در اين مورد ( رسيدن به مقصد روحى را ) مانند امور طبيعى در نظر مىگيريم ، و خيال مىكنيم كه بعد مسافتى بايد سپرى گردد تا به مقصد برسيم . روى همين اصل است كه جلال الدين مىگويد :
< شعر > ( ( 1063 ) ) منبع حكمت شود حكمت طلب فارغ آيد او ز تحصيل و سبب ( ( 1065 ) ) چون معلم بود عقلش ز ابتدا بعد از آن شد عقل شاگردى و را < / شعر > چگونه مىتوان به ما فوق عقل نظرى قدم گذاشت ؟
هنگامى كه چشيدن راز حيات به انسان دست مىدهند ، و هنگامى كه آن فروغ نور خداوندى در جان ما فروزان مىشود ، وسايل معمولى درك ، معناى ديگرى پيدا مىكند .
براى توضيح اين مسئله مىگوييم : تعقل ضعيف يك كودك يا يك جوان ، حقايق و نمودها را براى او طورى نشان مىدهد كه او را در همان سن و سال قانع مىسازد . او به طور طبيعى تمام شناسايىهاى خود را مانند بزرگان روى روابط امكان و ضرورت و محال بنا گذارى مىكند ، مثلًا هنگامى كه موجوديت خود را مىسنجد و رسيدن به مقام عالى دانش را براى خود محال مىداند ، اين رابطهء محال كه در ذهن آن جوان منعكس مىگردد ، مانند همان محال است كه در ذهن يك رياضىدان در بارهء معادله‌اى كه حل آن محال است جلوه مىكند ، و هيچ تفاوتى از اين جهت در ذهن آن دو نفر وجود ندارد ولى هنگامى كه اين جوان بزرگتر مىشود ، و وسايل شناسايى او نيرومندتر و تجارب او بيشتر مىگردد . آن حكم محال را كه سابقاً داده بود پس مىگيرد ، و تبديل به « ممكن است » مىنمايد .

490

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 490
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست