نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 463
بنا بر اين مرد خردمند كسى است كه به حقايق تسليم شود ، نه بر آنها كه حقايق از آنها ظاهر مىگردد . در اين گونه موارد غالباً كهنسالان و آنان كه با رسوم و عادات متبلور گشتهاند . موضوع را طور ديگر تفسير مىكنند . مثلًا مىگويند : گويا قضا و قدرى در كار است كه بايستى چنين كار غير مترقبهاى رخ دهد كه اين زشت رو يا اين مرد فقير ، يا اين جوان براى ما راهنمايى كند . < شعر > ( ( 1009 ) ) آن چه حق آموخت مر زنبور را آن نباشد شير را و گور را < / شعر > محاسبات بشرى در بارهء شايستگىها هميشه منطقى نيست براى اثبات اين حقيقت جلال الدين مثالهاى خوبى مىزند : زنبور خيلى كوچك و ناچيز است ، ولى مادهء به آن مهمى را به نام عسل توليد مىكند . كرم پيله بسيار ناچيز به نظر مىرسد ، ولى كرم پيله پرنيان گران قيمت توليد مىكند . مگر خود اين آدم خاكى چيست ؟ غير از اين است كه از يك عده عناصر جامد توليد گشته است ؟ در صورتى كه مىبينيم چه كارهاى محير العقول كه نمىكند ، و چه مقامات عالى را كه در راه حق و حقيقت نمىپيمايد . او از فرشتگان بالاتر مىرود ، و به مقام قرب الهى مىرسد . بالعكس موجودى بسيار با اهميت تلقى مىشود ، ولى وقتى كه درست مىنگريم مىبينيم : آن موجود در هدف وجود كوچكترين ارزشى ندارد ، مانند شيطان كه با عبادات ششصد هزار ساله اش با تكبر يك لحظه به سقوط ابدى دچار مىگردد .
463
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 463