نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 452
ارزش ماديات به آن اندازه است كه بتواند زندگانى تو را در اين دنيا تأمين نمايد ، تا به ديگران محتاج و كل نباشى ، و دست احتياج و ذلت به ديگران دراز ننمايى ، و احتياجات جامعه را به اندازهء توانايى بر طرف نمايى ، و آن گاه بدانى كه اين مال دنيا رفتنى است ، و آن چه كه از مال دنيا مىتوانى بيندوزى عبارت است از نتايج معنوى آن . نه متراكم ساختن طلا و نقره . پس نقره و طلا و ساير اموال دنيا را نمىتوان به هر حال محكوم كرد ، بلكه بايستى ببينيم با اين اموال چه كارى انجام داده مىشود ؟ و چه نتايجى مىخواهيم بگيريم ؟ خلاصه ارزش مال استقلال ندارد ، بلكه مربوط به اين است كه چه وسيلهاى از آن انتخاب خواهد شد ؟ و رو بچه هدف سير خواهيم كرد ؟ در روايتى وارد شده است كه دنيا عبارت است از غافل شدن از ياد خدا ، هر چه كه انسان را از خدا غافل بسازد همان دنياى پست است ، اگر چه علم بوده باشد ، كه به نظر با ارزشتر از همه چيز مىرسد . با اين ارزيابى ممكن است يك انسان با داشتن بزرگترين مقام و رياست در دنيا و با داشتن ميلياردها ثروت و خلاصه با داشتن تمام مزاياى زندگى مادى چيزى نداشته باشد كه سد راه او بوده باشد . چنان كه ممكن است فردى وجود داشته باشد كه با نداشتن چيزى جز يك حصير ناچيز دنيا پرست ، بوده باشد . اگر مزاياى جهان مادى نتواند روح انسانى را از ماديات سنگين ، نمايد ، مانند كوزهاى كه از باد پر است روى آب قرار مىگيرد انسان در روى جهان طبيعت و مشرف به آن مىباشد . كوشش و درد و دوا همه حق است اگر درست دقت كنيم خواهيم ديد : آن خدايى كه براى ما به وسيلهء شكم ، گرسنگى داده ، و آن خدايى كه به جهت عوامل مزاحم طبيعت ، به ما درد داده است ، نان و دوا را هم در اختيار ما گذاشته است . و آن كس كه مىخواهد كوشش و ارزش آن را نفى كند در حقيقت مىكوشد تا بتواند مطلوبيت تلاش و سعى را انكار نمايد . اين نظير همان مطلب است كه ارسطو مىگويد :
452
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 452