responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 345


( سوگند به آسمان كه داراى مدارها است ، سوگند بروزى كه وعده داده شده است ( رستاخيز ) و سوگند به شاهد و مشهود اصحاب اخدود كشته شوند ( مورد لعنت خدا قرار بگيرند ) اين اصحاب اخدود در كنار آتش نشسته بر سوخته شدن مردم با ايمان تماشا مىكردند ، آنان از مؤمنين انتقام نمىكشيدند مگر براى اين كه آنان به خداى عزيز و حميد ايمان آورده بودند ) .
داستان اصحاب اخدود در نقل اين داستان اندك اختلافى ميان روات و مفسرين وجود دارد ، آن چه كه مىتواند مورد اتفاق بوده باشد ، روايتى است كه جابر از حضرت باقر عليه السلام نقل مىكند كه آن حضرت از جد بزرگوارش امير المؤمنين عليه السلام روايت مىكند كه « امير المؤمنين عليه السلام كسى را به نزد اسقف نجران فرستاد ، و گفت ، از اسقف در بارهء اصحاب اخدود بپرس ، اسقف نجران مطلبى را در اين باره گفت كه امير المؤمنين عليه السلام نه پسنديد . و فرمود : داستان اخدود را به شما اطلاع مىدهم : خداوند يك مرد حبشى را به پيامبرى بر گزيد ، حبشىها او را تكذيب كردند ، آن پيامبر با آن تكذيب كنندگان جنگيد . حبشىهاى گروهى از ياوران آن پيامبر را كشتند ، و باقيماندگان را با خود همان پيامبر اسير كردند . سپس جايگاه گودى درست كردند و در آن آتش افروختند مردم را همگى به آن جا جمع كرده ، گفتند : هر كس كه از ما نيست بايستى خود را به آتش بياندازد .
ياوران اين پيامبر در سبقت به آتش با يكديگر تصادم مىكردند [1] در اين حال يك زنى كودك در بغلش به سر آتش مىآيد ، هنگامى كه مىخواهد خود را بياندازد ، سوختن كودك او را فوق العاده ناراحت مىكند ، كودك از بغل او صدا مىزند ، مادر نترس هم مرا و هم خودت را در آتش بيانداز ، زيرا سوختن در راه خدا يك امر ناچيز است ، مادر خود را با همان



[1] آن چه كه در روايت است كلمه تهافت است . و ما آن را به تصادم معنا كرديم كه تقريباً همان معنى را مىرساند . زيرا تهافت به معناى رو در رو قرار گرفتن و تعارض با يكديگر مىباشد . شاعرى در باره ياران حسين عليه السلام اين كلمه را به كار برده مىگويد : لبسوا القلوب على الدروع و اقبلوا * يتهافتون على ذهاب الانفس ( آنان دلها را از روى زره ها پوشيده در سبقت به كشته شدن با يك ديگر تهافت داشتند . . )

345

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 345
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست