نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 288
اگر خدا به وقوع كارى داناست بايستى آن كار واقع شود و الا علم او مبدل به جهل مىگردد گروهى هم مسئلهء علم خدا را بر تمام موجودات و حوادث ، دليل بىاختيار بودن انسانها معرفى كردهاند ، ولى به نظر ما اين هم يك نوع مسامحه در با عظمتترين مسئله انسانى است . اجازه بدهيد ببينيم آيا تا كنون انسانى را سراغ داريد كه پيش از اين كه كارى را انجام بدهد ، بنشيند فكر كند : من كه اين كار را انجام مىدهم آيا خدا مىداند كه اين كار خواهد شد يا نه ؟ شايد به طور قطع بتوان گفت : كه تاريخ انسانى چنين فردى را تا كنون به خود نديده است . حتى الهىترين فرد اين كار را نمىكند . زيرا اگر ما بتوانيم تمام متفكرين تاريخ انسانى را تا كنون جمع كنيم و اين سؤال را از آنها بكنيم كه آقايان محترم اين آقا مىخواهد اين كار را انجام بدهد ، آيا خدا مىداند كه اين كار را انجام خواهد داد يا مىداند كه انجام نخواهد داد ؟ اگر از موازين عقل و وجدان و دستورات انبياء عظام قطع نظر كنيم ، و كار مفروض را با يكى از آنها ارزيابى نكنيم ، ابدا نمىتوانيم به سؤال فوق جوابى بشنويم ، اگر چه تمام افراد انسانى در پاسخ گويى شركت داشته باشند . يعنى هيچ فردى پيدا نمىشود كه بگويد : آرى ، يا نه ، بلكه همهء افراد خواهند گفت : بايد ديد عقل و وجدان انسانى چه حكم مىكند ؟ يا رهبر ما فوق طبيعى در اين مورد چه دستورى دارد ؟ آن چه كه واقعيت دارد اين است كه ما انسانها به طرق مختلف و در شرايط و عوامل گوناگون انگيزه ها را بررسى مىكنيم و هدفهاى خود را انتخاب مىكنيم ، و راه خود را در پيش مىگيريم ، و هرگز نمىتوانيم يكى از آن انگيزه ها را علم خدا قرار داده بگوييم : بلى تمام مقدمات و علل تمام شده فقط علم خدا مانده است كه ببينيم : مىداند ما اين كار را خواهيم كرد ، پس اقدام به كار كنيم ، و اگر مىداند كه اين كار را نخواهيم كرد ، پس بنشينيم .
288
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 288