نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 270
< شعر > ( ( 588 ) ) بىتو ما را بر فلك تاريكى است با تو اى مه اين زمين تارى كى است ؟ با مه روى تو شب تارى كى است ؟ ( 1 ) روز را بىنور تو تاريكى است با تو بر خاك از فلك برديم دست بر سما ما بىتو چون خاكيم پست ( ( 589 ) ) صورت رفعت بود افلاك را معنى رفعت روان پاك را ( ( 590 ) ) صورت رفعت براى جسمهاست جسمها در پيش معنى اسمهاست الله الله يك نظر با ما فكن لا تقنطنا فقد طال الحزن ( 2 ) < / شعر > بيت ذيل به عنوان يك ضرب المثل معروف است : < شعر > مرغ پر نارسته چون پرّان شود لقمهء هر گربهء درّان شود ( ( 590 ) ) صورت رفعت براى جسمهاست جسمها در پيش معنى اسمهاست < / شعر > اسم الاسم ، اسم ، معنى در اصطلاح فلسفى - عرفانى با نظر به مراتب موجود از نمود تا حقيقت چند مرحله است : 1 - اسم الاسم همان كلمه است كه دلالت بر مسمى مىكند مانند كتاب ، انسان قلم ، ستاره . . . 2 - اسم تمام اجسام و نمودهاى محسوس است كه جهان طبيعت را پر كرده است و به مطلق حقايق نيز اسم گويند ، و در آيه شريفه كه مىگويد « و علم آدم الاسماء كلها ثم عرضهم على الملائكة » مقصود همان حقايق است .
( 1 ) تار به معناى تاريكى است و مقصود اين است كه با مه روى تو اين زمين تاريك نيست . . ( 2 ) لا تقنطنا فقد طال الحزن » ( ما را مأيوس مكن اندوه ما طولانى شده است ) . .
270
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 1 صفحه : 270