responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 223


مأموريت بود ، و با عالىترين وسيله كه در دين مردم است بدترين نتيجه را كه نابودى خود آنها بود به دست مىآورد پيغام شاه پنهانى به سوى وزير پر تزوير < شعر > ( ( 455 ) ) در ميان شاه و او پيغامها شاه را پنهان بد و آرامها آخر الامر از براى آن مراد تا دهد چون خاك ايشان را به باد ( ( 456 ) ) پيش او بنوشت شه كاى مقبلم وقت آمد زود فارغ كن دلم ( 1 ) ز انتظارم ديده و دل بر رهست زين غمم آزاد كن گر وقت هست ( ( 457 ) ) گفت اينك اندر آن كارم شها كافكنم در دين عيسى فتنه ها ( ( 458 ) ) قوم عيسى را بد اندر دار و گير حاكمانشان ده امير و دو امير ( ( 459 ) ) هر فريقى ( 2 ) مر اميرى را تبع ( 3 ) بنده گشته مير خود را از طمع ( ( 460 ) ) اين ده و آن دو امير و قومشان گشت بندهء آن وزير بد نشان ( ( 461 ) ) اعتماد جمله بر گفتار او اقتداى جمله بر رفتار او ( 4 ) ( ( 462 ) ) پيش او در وقت و ساعت هر امير جان بدادى گر بدو گفتى كه مير چون زبون كرد آن جهودك جمله را فتنه‌اى انگيخت از مكر و دها ( 5 ) ( ( 463 ) ) ساخت طومارى به نام هر يكى نقش هر طومار ديگر مسلكى < / شعر >


( 1 ) مقبل رو آورنده و معمولًا به نعمت دهنده و سعادتمند به كار مىرود . . رباعى ذيل منسوب به ابن سينا است : اى كاش بدانمى كه من كيستمى ؟ * سر گشته در اين جهان پى چيستمى ؟ گر مقبلم آسوده و خوش زيستمى * ور نه به هزار چشم بگريستمى . ( 2 ) فريق گروه ، دسته . . ( 3 ) تبع پيرو . . ( 4 ) اقتدا پيروى . . ( 5 ) دها مكر زيركانه ، داهيه مكار خيلى ماهر . .

223

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 1  صفحه : 223
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست