نام کتاب : نقد النصوص في شرح نقش الفصوص نویسنده : عبد الرحمن بن احمد جامي جلد : 1 صفحه : 248
و في شرح التعرّف : « از دوست به غير دوست ناليدن ناصبوريست ، و از دوست هم به دوست ناليدن صبوريست . آن كه به غير دوست مىنالد جز دوست مىبيند ، و آن كه هم به دوست نالد جز دوست نمىبيند . و حق تعالى از أيّوب عليه السلام خبر نداد كه از ما بناليد ليكن خبر داد كه به ما ناليد . و گفت ، « نادى رَبَّه أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ » . » و في القصيدة التائية الفارضية قدّس الله سرّ ناظمها : < شعر > و يحسن إظهار التجلَّد للعدى و يقبح إلَّا العجز عند الأحبّة < / شعر > مىگويد ، « پسنديده مىآيد صبر فرانمودن پيش دشمنان و بدانديشان » ، زيرا كه اظهار عجز و بيچارگى با ايشان شكايت از يار كردن است و پناه با اغيار آوردن . « و ناخوش مىنمايد نزديك دوستان جز داستان عجز و افتقار راندن و جز طومار ضعف و انكسار خواندن » ، چه اينجا دم از قوّت مصابرت زدن به مقام مقاومت در آمدن است ، و اين دليل خامى و علامت ناتماميست . < شعر > در پيش حسود خودپسندى خوشتر و ز عجز و فروتنى بلندى خوشتر و انجا كه زند دوست سرا پردهء ناز بيچارگى و نيازمندى خوشتر < / شعر > سمنون محبّ در بعضى خلوات در مقام مباسطت و مناجات اين بيت بر زبان راند كه : < شعر > ليس لي في سواك حظَّ فكيف ما شئت فاختبرنى < / شعر > في الحال عسر البول را بر وى گماشتند . به استغفار و عذرخواهى آن مدّتى در كوچه هاى بغداد مىگشت و كودكان را به مزد مىگرفت و مىگفت ، « ادعوا لعمّكم الكذّاب » . < شعر > همه را مايه اى و عاشق را مايه عجز است و پايه مسكينى < / شعر > و ركض أيّوب عليه السلام برجله ، أي ضرب الأرض بها ، ركضة صادرة عن أمر ربه ، حيث أمره بها بقوله ، « ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَشَرابٌ » . [ 209 ] فأزال ربّه بتلك الركضة آلامه و أماط بها أسقامه ، و نبع
248
نام کتاب : نقد النصوص في شرح نقش الفصوص نویسنده : عبد الرحمن بن احمد جامي جلد : 1 صفحه : 248