نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 580
ظاهر گرديده است . پس آن عين عصاست كه موسى بدان متكى است و حيّه است كه حس و حركت دارد و آب حيات كه علم است از آن فايض مىگردد و ثعبان است كه ديگر حيّات و عصىّ را التقام نموده است و هم ثعبان است كه انثعاب و انفجار علوم از آن است چنانكه گفتيم . پس اين اژدها ديگر حيّات را بلعيد چون خود حيه بود و ديگر عصاها را بلعيد چون خود عصا بود . فظهرت حجة موسى على حجج فرعون في صورة عصيّ و حيّات و حبال فكانت للسحرة الحبال و لم يكن لموسى حبل و الحبل التل الصغير : أي مقاديرهم بالنسبة الى قدر موسى به منزلة الحبال من الجبال الشامخة . فلما رأت السحرة ذلك علموا رتبة موسى في العلم ، و أن الذي رأوه ليس من مقدور البشر : و إن كان من مقدورا لبشر . پس حجت موسى به حجج فرعون در صورت عصاها و حيّهها و ريسمانها ظاهر گرديد و غلبه نمود . سحره حبال داشتهاند و موسى را حبلى نبود . حبل در اصل لغت به معنى تپه كوچك است كه اشاره است به اين معنى كه مقدار فرعون و قوم وى به نسبت قدر موسى چون نسبت حبال به جبال است . پس چون سحره اين را ديدند رتبهء موسى و علو قدر او را در علم دانستند و اينكه ( از موسى ) ديدند مقدور بشر نيست . اگر چه براى بشرى مقدور است . آن كه فرمود مقدور بشر نيست ، يعنى براى نوع انسان اين چنين قدرت نيست . به اين معنى كه همهء افراد آن چنين دست و توانى داشته باشند و آن كه دو باره گفت هر چند براى بشرى مقدور است ، يعنى فرد كامل آن كه در اصطلاح اهل الله انسان است . چه آنان انسان را بر فرد كامل اطلاق مىنمايند و همهء افراد مردم را انسان نمىنامند . مثلا انسان كه اشرف انواع موجودات است و امام كل و قبلهء همه است ، انسان به حسب فرد است نه انسان به حسب نوع . هر گاه گفتيم انسان أشراف انواع موجودات است يعنى فرد اين نوع و گر نه افراد ديگرى از اين نوع هستند كه * ( إِنْ هُمْ إِلَّا كَالأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا ) * . ( فرقان : 44 ) .
580
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 580