نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 577
بهره بردارىها تعصى باشد يعنى در مقابل دشوارىها پايدار بماند و نشكند و تباه نگردد ، پس عصا را با اصل لغت عصيان مناسبت و اشتراك است . ديگر اينكه عصا به تصرف و امر نفس موسى بإذن الله تكويني به صورت ثعبان در آمده است . نفس انسان همچنان كه از كثرت لطافتش روى به هر چيزى آورد همان [1] مىشود ، همچنين اماره نيز هست كه صيغه مبالغهء آمر و آمره است خواه اماره به سوء باشد خواه اماره به حسن . مثلا امر مىدهد ، يعنى انشاء و ايجاد مىكند . اگر نفس ضعيف است ، فقط در صقع ذات خود و اگر نفس قوى است در خارج از صقع ذاتش و لكن در عين حال آن صورت خارج از ذات نفس باز قائم به ذات نفس است كه قيام فعل به فاعل است . يعنى تحقق معلول به علت فافهم . ديگر اينكه حضرت موساى كليم كه دارد شيء مبين - * ( وَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُبِينٍ ) * را به فرعون ارائه مىدهد ، مطابق آن چه در نهاد فرعون بود كه سبب عصيان و سرپيچى فرعون شده بود ، عصيانش را در عصا كه مشتق از عصيان است صورت داد . زيرا كار حكيم همه از روى حكمت و مناسبت است و گر نه مىتوانست چوب ديگرى مثلا تخت فرعون يا ريسمانهايى را كه در پيش روى آنها بود و يا چيزهاى ديگر را به صورت ثعبان درآورد . ديگر اينكه صورت باطنى فرعون ، يعنى همان ملكه كفر و تعصى او را برايش متمثل نمود ، تا دانسته شود كه هر كسى مطابق ملكات اندوخته در خود محكوم به صورت خارجى آن ملكات است . يعنى به فرعون و حضار تفهيم فرمود كه فرعون اژدهاى دمان است نه انسان . ديگر اينكه اين همان طور كه سلطان قواى حيوانات وهم است و وهم در انسان مسخر عقل است كه اين تسخير عقل مر وهم را و تسلط عقل بر وهم مىفهماند كه سلطان قواى حيوانات أسير عقل است . يعنى همه حيوانات خارجى مسخر و مقهور انسانند ، همچنين موساى كليم به فرعون تفهيم كرد كه تو آن اژدهايى هستى كه در دست من مقهورى و مسخر منى . ديگر اينكه صورت ثعبان كه صورت ملكهء كفر فرعون است و در اطاعت موساى