responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 531


فعلش جزا مىبيند و آن جمله كه شيخ فرمود : هر يك را بنا بر اين كه موسى است كشته است يكى از تأويلاتش اين است كه چون هر يك از اين أبناء بر فطرت اصليه و طهارت ذاتيه بوده‌اند ( كه اطفال حديث العهد به ربشان هستند چنانكه شيخ در بعد نيز عنوان مىكند ) و حضرت موسى نيز در مقام طهارت فطرى انسانى است ، مىتوان گفت كه هر يك از آن أبناء موسايند . كيف كان كلام قيصرى محققانه است و اين گفتار سايه اى است از آن .
و هذا اختصاص إلهيّ لموسى لم يكن لأحد قبله : فإن حكم موسى كثيرة و أنا إن شاء الله أسرد منها في هذا الباب على قدر ما يقع به الأمر الإلهي في خاطري . فكان هذا اول ما شوفهت به من هذا الباب .
اين اجتماع أرواح براى امداد ، اختصاص الهى براى موسى است و براى احدى از انبياى قبل از موسى نبوده است ، و اين از جملهء حكمى است كه خداوند موسى را بدان مخصوص گردانيد ( حكمى كه عنوان دارند به ظاهرشان حكمتند هر چند كه در مبحث هر حكمت نيز حكمتهايى است ) . چه اينكه حكم موسى بسيار است . و ما ان شاء الله تعالى در اين باب ( يعنى در اين فص موسوى ) از آن حكم چند حكمت را بدان قدرى كه امر الهى در خاطر من رسانده است در پى هم نقل مىكنم .
اول چيزى كه در مكاشفهء حضرت محمديه ( ص ) ( كه در ديباچهء كتاب گفته است ) از اين باب يعنى باب فص موسوى به طور شفاهى مخاطب شدم اتحاد أرواح أبناء به قتل رسيده و عود آن أرواح در مادهء موسويه بوده است ( شيخ به اظهار آن چه مأمور بوده است امتثال نمود و مأمور ، معذور است ) .
فما ولد موسى إلَّا و هو مجموع أرواح كثيرة جمع قوى فعّالة .
پس موسى متولد نشد مگر اينكه مجموع أرواح كثيره و قواى فعاله بود .
علامهء قيصرى را در شرح اين كلام نكته اى بغايت لطيف و دقيق است :
سر اين اتحاد أرواح اطفال با موسى را كسى مىداند كه از كيفيت تنزل أرواح و معانى از حضرت علميه در مراتب جبروت و ملكوت ، تا آن كه به صورت مشهوده ظاهر بشود ، دانا و آگاه است . [1]



[1] شرح فصوص قيصرى ، ص 446 ، ستون اول .

531

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 531
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست