responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 52


كُنْتَ من الْعالِينَ ) * ( ص : 75 ) آمده است . مرحوم فيض در تفسير شريف صافى از عياشى از حضرت امام بحق ناطق جعفر بن محمد الصادق سلام الله عليه نقل فرمود : كه « انهم كانوا عصابة من الملائكة و لم يكن جميعهم » .
فالعالم شهادة و الخليفة غيب ، عالم شهادت است ( يعنى عالم ظاهر است ) و خليفه غيب است ( يعنى خليفه باطن و سرّ است . ) مراد از عالم ، عالم كبير است كه مجموعهء روحانى و جسمانى است . زيرا عالم كبير صورت حقيقت انسانيه است ، و خليفه غيب است . يعنى چون انسان كامل مظهر كمالات حقيقت انسانيه است ، مظهر كمالات مجموعهء عالم كبير است و مدبر عالم است و هميشه حقيقتش در غيب است و متصف به صفات الهيه ، و اين هويت حق هميشه در غيب است . همچنين خليفه واسطهء فيض است . چه بر أرواح و چه غير آنها كه آن چه بر آنها فايض مىشود به واسطهء حقيقت انسانيه است . زيرا واسطه در فيضان ، عقل اول است و عقل اول ، اولين مظهر حقيقت انسانيه است . چنانكه رسول الله ( ص ) فرمود : « أول ما خلق الله نوري » از اين روى خليفه غيب است و عالم ظاهر و شاهد . خليفه به منزلهء جان عالم است كه غيب است ( همان طور كه جان براى بدن غيب است ) .
و لذا يحجب السلطان .
اينكه گفت سلطان در حجاب است و محجوب است ، بيان تنظير و مثال و مظهرى براى اين معنى است . يعنى چنانكه سلطان در اين نشئه پنهان است و ديگران آشكار ، اين سلطان نمونه و شباهتكى از آن سلطان خليفة الله است .
يعنى چنانكه در اين نشئه افراد يك مملكت به منزلهء اعضاى پيكرى هستند كه به فرمان سلطان هر كس به دنبال كارى است و نظام مملكت مىگردد و داير است و شخص سلطان از نظر همگان محجوب و غيب است . سلطان خليفة الله نيز نسبت به اعضا و جوارح پيكردار وجود اين حكم را دارد .
اين كه علت غايى وجودا و حصولا بعد از فعل و رتبة قبل از فعل است كه به فاعل علت ، صفت عليت مىدهد ، اين مطلب را تأييد مىكند و توضيح مىدهد . به قول عارف رومى :

52

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 52
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست