responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 482


المنزّلة ، فشبّهت و نزّهت ، شبّهت في التنزيه بالوهم ، و نزّهت في التشبيه بالعقل ، فارتبط الكلّ بالكلّ ، فلم يتمكن أن يخلو تنزيه عن تشبيه و لا تشبيه عن تنزيه .
پس وهم در اين صورت كاملهء انسانيه سلطان اعظم است و به وهم و آن چه وهم بدان حكم مىكند شرايع منزلهء از جانب حق تعالى فرود آمده است . بنا بر اين شرايع تنزيه كردند و تشبيه كردند . تشبيه كردند در مقام تنزيه به لسان وهم ، و تنزيه كردند در مقام تشبيه به لسان عقل ، پس كل به كل مرتبط شد . يعنى كلّ عقل و وهم به كل تشبيه و تنزيه ارتباط يافتند .
يعنى هر يك از آن دو به هر يك از اين دو . پس ممكن نيست تنزيهى از تشبيهى خالى باشد و تشبيهى از تنزيهى .
قال تعالى * ( لَيْسَ كَمِثْلِه شَيْءٌ ) * فنزّه و شبّه * ( وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ) * فشبه .
قال الله تعالى : * ( لَيْسَ كَمِثْلِه شَيْءٌ ) * ( شورى : 11 ) كه هم تنزيه فرمود و هم تشبيه .
تنزيهش كه ظاهر است . زيرا نفى مماثله فرمود . اما تشبيهش اينكه براى خود مثل اثبات كرد و نفى مماثله كرد و اثبات مثل تشبيه است و اين مثل نيست مگر انسانى كه مخلوق بر صورت او و متصف به كمالات اوست ، مگر وجوب ذاتى كه فارق بينشان است .
و هي أعظم آية تنزيه نزلت و مع ذلك لم تخل عن التشبيه بالكاف . فهو أعلم العلماء بنفسه ، و ما عبّر عن نفسه إلَّا بما ذكرناه .
ثم قال * ( سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ) * و ما يصفونه إلَّا بما تعطيه عقولهم . فنزّه نفسه عن تنزيههم إذ حدّدوه بذلك التنزيه ، و ذلك لقصور العقول عن إدراك مثل هذا .
و اين آيه * ( لَيْسَ كَمِثْلِه شَيْءٌ ) * بزرگترين آيت تنزيه است كه در قرآن نازل شده است با وجود اين از تشبيه خالى نيست به سبب كافى كه بر سر اوست ( كه فرمود مانند مثل او شيئى نيست ، كه به حسب ظاهر دلالت بر اثبات مثل دارد ) . خداوند اعلم علما به ذات خود است و از خود تعبير نكرد مگر به آن چه گفتيم ( يعنى تنزيه در عين تشبيه ) .
سپس فرمود : * ( سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ) * ( صافات : 180 ) زيرا واصفون وصفش نمىكنند مگر به آن چه عقولشان عطا كرده است . ( يعنى آنان فقط خدا را به صفات تنزيهى وصف مىكنند ) و خداوند خودش را از اين وصف تنزيهى آنان كه در واقع تحديد است تنزيه فرموده است . ( زيرا تنزيه و تمييز از هر شيء محدود تمايز و جدايى از آن است ) و اين تحديد كه از تنزيه آنان برخاسته است به جهت قصور عقولشان از

482

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 482
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست