نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 457
صفت جمع نكرد ، مگر براى زكريا عليه السلام از روى عنايتى به او ( يعنى يحيى به اسم و صفت محيى ذكر زكريا بود ) هنگامى كه زكريا گفت * ( فَهَبْ لِي من لَدُنْكَ وَلِيًّا ) * پس حق تعالى را مقدم بر ذكر فرزندش داشت ( كه گفت * ( من لَدُنْكَ وَلِيًّا ) * . كاف خطاب به حق تعالى است و ولىّ ، يحيى ) . چنانكه آسيه ذكر جار را بر دار مقدم داشت كه گفت : * ( عِنْدَكَ بَيْتاً في الْجَنَّةِ ) * . ( تحريم : 11 ) . پس خداوند به زكريا كرامت فرمود كه حاجتش را برآورد و فرزندش را به صفت حيات ناميد كه يحيى شد تا اسم يحيى تذكارى باشد براى آن چه پيغمبر خدا ، زكريا از خدا طلب كرد ، چه اينكه زكريا عليه السلام در ميان همهء مطالب ، بقاى ذكر الله را پس از خود اختيار كرد چه اينكه « الولد سرّ أبيه » . پس گفت : * ( يَرِثُنِي وَيَرِثُ من آلِ يَعْقُوبَ ) * . و ليس ثم موروث في حقّ هؤلاء إلَّا مقام ذكر الله و الدعوة اليه . و در واقع موروثى در حق انبيا نيست مگر مقام ذكر الهى كه مقام ولايت است و دعوت به ذكر الهى كه مقام نبوت است . چه نبى تا ولىّ نباشد نبى نمىشود و ولايت باطن نبوت است . پس مقام ذكر الله مقام ولايت است كه در رتبه بر دعوت نمودن خلق به سوى حق كه مقام نبوت است مقدم مىباشد . غرض اين است كه انبيا موروثى جز مقام ولايت و دعوت الى الله ندارند و از خداوند خواست كه فرزندش يحيى مانند وى صاحب مقام ولايت و نبوت گردد ، كه اين دو مقام شامخ ذكر زندهء انبياست . پس در حقيقت حضرت زكريا مقام خودش را از خداوند براى فرزندش يحيى طلب كرد . ثم إنّه تعالى بشّره بما قدّمه من سلامه عليه يوم ولد و يوم يموت و يوم يبعث حيّا فجاء بصفة الحياة و هي اسمه و أعلم بسلامه عليه و كلامه صدق فهو مقطوع به . سپس خداوند به زكريا بشارت داد به سلامت بودن فرزندش يحيى در اوليت و آخريتش كه فرمود * ( سَلامٌ عَلَيْه يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا ) * ( مريم : 15 ) . پس در آخر براى او صفت حيات آورد و اين حيات ، اسم اوست كه يحيى بود و خداوند اعلام فرمود به سلام خودش بر يحيى و كلام خداوند ، صدق است . پس اين سخن ، قطعى است ( كه يحيى در اول و آخر سالم است . يعنى از مقام عين ثابتش كه از فيض اقدس فايض شده است تا به مقام ظهورش سالم از هر گونه حجاب انانيت و بعد از حق تعالى است .
457
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 457