نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 397
فرعون تحت حكم وقت بود . [1] چنانكه گفت : آمنت بالذي * ( آمَنَتْ به بَنُوا إِسْرائِيلَ ) * . [2] پس رب را تخصيص داد و مقيد كرد چه اينكه ديد ساحران در ايمانشان باللَّه گفتند : * ( رَبِّ مُوسى وَهارُونَ ) * ( طه : 70 ) . فكان إسلام بلقيس إسلام سليمان إذ قالت * ( مَعَ سُلَيْمانَ ) * فتبعته . فما يمر بشيء من العقائد إلَّا مرت به معتقدة ذلك . پس اسلام بلقيس اسلام سليمان بود ، چه اينكه گفت : * ( مَعَ سُلَيْمانَ ) * . پس پيروى كرد سليمان را . پس سليمان به هيچ يك از عقايد عبور نمىكرد مگر اينكه بلقيس به آن عبور كرد در حالى كه معتقد بود . كما كنّا نحن على الصراط المستقيم الذي الربّ تعالى عليه لكون نواصينا في يده و تستحيل مفارقتنا إيّاه . فنحن معه بالتضمين ، و هو معنا بالتصريح ، فإنّه قال * ( وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ ) * و نحن معه لكونه آخذا بنواصينا فهو تعالى مع نفسه حيثما مشى بنا من صراطه ، فما أحد من العالم إلَّا على صراط مستقيم ، و هو صراط الربّ تعالى . چنانكه ما بر صراط مستقيمى هستيم كه رب تعالى بر آن صراط است ، زيرا نواصى ما در دست اوست و مفارقت ما از او مستحيل است . پس ما با او به تضمين هستيم ( يعنى در ضمن او مخفى هستيم ) و او با ماست به تصريح ، چه اينكه فرمود : * ( هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ ) * ( حديد : 4 ) و ما با اوييم زيرا كه آخذ نواصى ماست . پس او با خودش مىباشد هر كجا كه با ما در صراطش هست . ( زيرا هويت ما نيست مگر وجود متعين و وجود عين حق است پس حق تعالى با خودش است نه با غيرش ) پس هيچ احدى از عالم نيست مگر اينكه بر صراط مستقيم است و آن صراط رب تعالى است . و كذا علمت بلقيس من سليمان فقالت * ( لِلَّه رَبِّ الْعالَمِينَ ) * و ما خصصت عالما من عالم . و همچنين بلقيس دانست از حال سليمان كه گفت * ( لِلَّه رَبِّ الْعالَمِينَ ) * كه اختصاص به عالمى دون عالمى نداد . غرض اين است كه سليمان را ربوبيت در عوالم است نه در عالمى دون عالمى زيرا
[1] ابو الوقت يعنى محيط بر وقت . ابن الوقت محاط به وقت . ابو الوقت در مقام عقل است . ابن الوقت در مقام خيال است . [2] آيه در قرآن به اين صورت آمده است : * ( آمَنْتُ أَنَّه لا إِله إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِه بَنُوا إِسْرائِيلَ ( يونس : 90 ) .
397
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 397