responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 288


ذاتش ) موفق بدارد كه امر ايجاد و شأن الهى في نفسه مبنى بر فرديت فرد است .
عدد كمّ منفصل است زيرا كمّ بر دو قسم است متصل و منفصل . كمّ متصل نيز بر دو قسم است : متّصل قارّ و متّصل غير قارّ . متّصل قارّ چون خط مثلا ، و غير قارّ چون زمان و كمّ منفصل عدد است . كمّ متّصل در وهم تقطيع و تقسيم مىشود چه در خارج متّصل است و كمّ منفصل مؤلف از آحاد است . چون عدد ده از ده واحد .
كمّ قابل انقسام است ، لذا واحد عدد نيست . زيرا با حفظ عنوان وحدت كمّ نيست . لذا عدد را تعبير و تعريف كرده‌اند كه نصف مجموع حاشيتين خود است . حاشيتين عدد يعنى دو طرف عدد . مثلا 5 ، يك حاشيه اش 4 است و يك حاشيه اش 6 . اين دو حاشيه كه جمع مىشود يعنى 6 و 4 مجموع آن 10 مىشود كه 5 نصف آن است بنا بر اين تعريف ، 2 نصف مجموع حاشيتين خود است كه يك حاشيه اش 1 و حاشيهء ديگرش 3 است ، و 2 نصف مجموع 1 و 3 است . اما در واحد نمىتوان گفت نصف مجموع حاشيتين خود است . زيرا كه واحد را يك حاشيه بيش نيست كه 2 است . عدد را به زوج و فرد تقسيم كرده‌اند . زوج آن است كه به دو قسم متساوى منقسم شود ، چون 4 به 2 ولى 5 به دو قسم متساوى تقسيم پذير نيست كه فرد است .
و لها التثليث ، فهي من الثلاثة فصاعدا . فالثلاثة أول الأفراد و عن هذه الحضرة الإلهية وجد العالم .
و فرديت از 3 آغاز مىگردد . پس براى فرديت تثليث است . يعنى اولين مرتبهء تحقق عدد فرد 3 است كه 3 ، اول افراد است و از اين حضرت فرديهء الهيه كه براى او تثليث است عالم به وجود آمده است .
اولين مرحلهء عدد 2 است كه زوج است . احديت با حفظ مقام احديت معطى وجود نمىتواند بود چون احديت ، واحديت و ظهور و بروز اسماء و صفات مىخواهد تا غيب ذات در مظاهر ظاهر شود . پس اعطاى وجود فاعلى مىخواهد كه موجد است و قابلى مىخواهد كه مكوّن است . فاعل و قابل زوج مىشود كه شفع است . پس شفع است كه شفيع در فتح باب ايجاد است . در سورهء مباركه فجر در شفع و وتر دقت شود .
فقال تعالى * ( إِنَّما قَوْلُنا لِشَيْءٍ إِذا أَرَدْناه أَنْ نَقُولَ لَه كُنْ فَيَكُونُ « و هذه ذات ، ذات إرادة و قول . فلو لا هذه الذات و إرادتها و هي نسبة التوجّه بالتخصيص لتكوين أمر ما . ثم لو لا قوله عند هذا التوجه » كن « لذلك الشيء ، ما كان ذلك الشيء .

288

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 288
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست