responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 142


< شعر > قد تخللت مسلك الروح مني و به سمّي الخليل خليلا [1] < / شعر > تو چون سريان روح در بدن با من در آميختى - و به اين جهت دوست را دوست ناميدند .
كما يتخلل اللَّون المتلوّن ، فيكون العرض بحيث جوهره ما هو كالمكان و المتمكن اين تخلل مانند تخلل و سريان لون در متلون است كه عرض مكان جوهر قرار مىگيرد ، نه چون مكان و متمكن .
تشبيه معقول كه سريان إبراهيم خليل است در مظاهر الهيه و صفات ربوبيه به محسوس كه تخلل لون است در متلون ، نه حلول شيئى در شيء چون مكان و مكاندار بسان آب و كوزه .
أو لتخلل الحقّ وجود صورة إبراهيم عليه السّلام و كل حكم يصح من ذلك ، يا از جهت تخلل حق تعالى ، وجود صورت إبراهيم را و در كل حكمى كه از اين وجود صحيح است .
يعنى علت تسميهء إبراهيم نبى عليه السلام به خليل از جهت تخلل اوست جميع آن چه را كه ذات الهيه به آن متصف است و از جهت تخلل حق وجود صورت إبراهيم را و هر حكمى را كه از اين وجوه صحيح است .
قيصرى گويد :
علت آن كه در تسميهء إبراهيم به خليل متعرض به تخلل حق شد آن است كه تخلل إبراهيم عليه السلام اثر تخلل حق است * ( يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَه ) * زيرا احوال و كمالاتى كه براى بنده ظاهر مىشود همه به تجلى حق است به دو اسم اول و باطنش و به ايجاد حق ، آنها را در دلها . پس تخلل از اين طرف در مقابل تخلل آن طرف است و چون علت تسميه در تخلل إبراهيم ( ع ) ظاهر بود او را در عبارت مقدم آورد سپس تنبيه به مبدأ تخلل كرد يعنى تخلل حق را نام برد و تخلل از جانب إبراهيم عليه السلام نتيجهء قرب نوافل است و از جانب حق تعالى نتيجهء قرب فرايض . [2]



[1] مراد از روح ، روح بخارى است و به يعنى به سبب اين تخلل و مراد از خليل مطلق دوست است هر كه باشد و اگر مراد از روح ، نفس مجرد انسانى باشد باز معنى درست است .
[2] شرح فصوص قيصرى ، صص 168 - 169 .

142

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 142
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست