نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 431
در مظاهر كار خدايى بكند . بنا بر اين تمام معجزات انبيا بر اين مبناست كه مظاهر كاملهء الهى به اذن الله كه همان اتصاف آنان به اسماء و صفات الهى و فنايشان در حق تعالى است معجزات فعلى و قولى آوردند و معجزات فعلى آنان تصرفشان در مادهء كائنات است . از آن جمله تصرف إبراهيم خليل است در آتش نمرودى ، با اينكه مصاحب آتش و در آتش بود ولى آتش براى او برد و سلام بود . پس صرف بودن در آتش موجب تعذيب آتش به شخص و إحراق شخص نمىگردد . احوال انبيا شرح مقامات انسان است بدان ، خداوند در قرآن كريم احوال انبيا را به عنوان قصه و شرح حال آنان بيان نفرموده است . بلكه فرمود : اين قصهها براى كسانى كه صاحب لبّند يعنى مغز دارند و قشر و پوست تو خالى نيستند عبرت است و مقصود از عبرت اين است كه انسان بايد از اين قصهها عبور كند و اين احوال را بيان مقامات انسان در دورهها و كورهها بداند و وقف شخص خاصى نداند هر چند صاحبان اسمائى به حكم نبوت تشريعى صاحب مقام خاصى بوده باشند و صحبت ما در ولايت است نه در نبوت تشريعى و ولايت است كه به اصطلاح اهل الله نبوت عامه است . در قرآن و روايات و در اين كتاب فصوص و فتوحات و قاطبهء كتب مدونه در حكمت متعاليه و عرفان علمى و عملى بايد اين چند امر را در نظر داشت : يكى وحدت شخصى وجود صاحب مظاهر و مراتب . ديگر بيان مقام بودن احوال يك يك از سفراى الهى . ديگر فرق گذاشتن بين امور تشريعى و تكويني كه قرآن و اين كتاب مانند سفرنامهء معراجيهء رسول الله بيان سرگذشت و احوال أطوار وجودى انسانى است . غرض اينكه دور نيست مقام إبراهيم را مثل ديگر مقامات انسانهاى كامل ملاك و مكيال مصاحبت انسان با آتش بگيريم كه خداوند براى آن كه ما درك كنيم كه ممكن است انسان در آتش باشد و نسوزد ، آيت و نمونه اى را به ما نشان داد . نسوختن او به تجليات الهى است كه حق تعالى به تجلى در ذات بندگان و مظاهرش آتش را بر آنها سرد كند و اين انسان به اصطلاح اهل عرفان ابراهيمى المشهد بشود و خداوند در آخر سورهء مباركهء يوسف فرموده است : * ( لَقَدْ كانَ في قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لأُولِي الأَلْبابِ
431
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 431