responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 429


مستأصل نمىگردد . [1] اگر بگويى عبد محفوظ است مادامى كه جزئى از او ذاكر است پس چگونه موت بر او طارى مىشود جواب اينكه : و ما يتولَّى الحقّ هدم هذه النشأة بالمسمّى موتا ، و ليس بإعدام كلَّي و إنّما هو تفريق ، فيأخذه اليه .
آن چه حق تعالى هدم و خرابى اين نشئه را متولى مىگردد كه مرگ ناميده مىشود اعدام كلى نيست بلكه تفريق أجزاء است . پس خداوند عبد را به سوى خود مىگيرد .
اشاره است به آيه * ( الله يَتَوَفَّى الأَنْفُسَ ) * ( زمر : 42 ) و آيات ديگر كه به توفى و متوفى آمده است و توفى ، أخذ شيء است بتمامه .
و ليس المراد إلَّا أن يأخذه الحقّ اليه ، * ( وَإِلَيْه يُرْجَعُ الأَمْرُ كُلُّه ) * فإذا أخذه اليه سوى له مركبا غير هذا المركب من جنس الدار التي ينتقل إليها ، و هي دار البقاء لوجود الاعتدال .
و مراد و مطلوب انسان جز اين نيست كه حق تعالى او را به سوى خود بگيرد .
* ( وَإِلَيْه يُرْجَعُ الأَمْرُ كُلُّه ) * [2] و چون خداوند عبد را به سوى خود گرفت ، براى او مركبى غير از اين مركب بدن دنيايى ، از جنس آن دار كه دار بقاء است و به آن منتقل مىشود تسويه مىنمايد . زيرا اعتدال ، وجود دارد .
تكامل برزخى انسان مقصودش اين است كه انسان را چنانكه مزاج جسمانى از اجتماع عناصر مادى حاصل مىشود و داراى شكل خاصى مىگردد . همچنين وى را مزاجى از اجتماع قواى روحانيه و هيئات و ملكاتى كه در نشئهء دنيا حاصل كرده است مىباشد و اين مزاج روحانى به بطلان مزاج جسمانى باطل نمىگردد . چنانكه فناء تعيّن بدن معين موجب فناى نفس ناطقه نمىگردد . اعتدال مزاج ، هم در نشئهء دنياوى باقى است ، هم در نشئه اخراوى و اين بدن اخراوى كه از چنان قوا و هيئات و ملكات متمثل مىگردد از خود نفس است ، نه از خارج وى . خلاصه اين بدن اخراوى همچون بدن دنياوى مرتبهء نازلهء



[1] شرح فصوص قيصرى ، ص 384 ، ستون دوم .
[2] در قرآن كريم ، * ( وَإِلَيْه يُرْجَعُ الأَمْرُ كُلُّه آمده است ( هود : 123 ) .

429

نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى    جلد : 1  صفحه : 429
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست