نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 367
جناب است به دو دستى كه مضاف و منسوب به او هستند و از عنايت خودش به اين نوع انسانى چنين كرد و به كسى كه از سجود به آدم ابا كرد ، فرمود : * ( ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ من الْعالِينَ ) * . ( ص : 75 ) يعنى آيا بر كسى كه مثل تو عنصرى است استكبار ورزيدى يا اينكه عالىتر از عنصرى و حال اينكه چنين نيستى . مقصود ما از عالين كسى است كه به ذات خود از اينكه در نشئهء نورى خود عنصرى باشد والايى جست ، هر چند نورى طبيعى باشد . فما فضل الإنسان غيره من الأنواع العنصرية إلَّا بكونه بشرا من طين فهو أفضل نوع من كلّ ما خلق من العناصر من غير مباشرة و الإنسان في الرتبة فوق الملائكة الأرضية و السماويّة ، و الملائكة العالون خير من هذا النوع الإنساني بالنص الإلهي . پس انسان بر غير خود از انواع عنصريه برتر نگرديد ، مگر به اينكه حق تعالى در خلقت او با دو دست خود مباشرت نمود و جمع بين صفات متقابله با دو دست جمالى و جلالىاش با انسان نمود و غير انسان را با يك دست مباشر بود . پس انسان در رتبه فوق ملائكهء ارضيه و سماويه است و ملائكهء عالين در شرف جمعيت و كمال بهتر از اين نوع انسانى هستند ، به نص الهى ( يعنى * ( أَمْ كُنْتَ من الْعالِينَ ) * ) . انسان برتر است يا ملك در كتب كلامي و شرح جوامع روايى اختلاف است كه آيا انسان افضل است يا ملك . خداوند مىفرمايد : * ( وَفَضَّلْناهُمْ عَلى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا ) * ( اسرا : 70 ) . مرحوم خواجه در تجريد مىفرمايد : « و هو ( يعنى نبيّ ، انسان ) افضل من الملائكة لوجود المضاد » يعنى وجود ضد در انسان ، كه انسان با خواستههاى نفسانى كه ضد و دشمن هم خانهاند مىجنگد و صاحب نفس مطمئنه مىشود . به خلاف ملائكه كه ضد ندارند . پس آن كه مجاهد است بر اين فضل دارد . * ( فَضَّلَ الله الْمُجاهِدِينَ عَلَى الْقاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً ) * ( نساء : 95 ) شيخ أكبر گويد : نص الهى * ( أَمْ كُنْتَ من الْعالِينَ ) * حاكى است كه ملائكهء عالين يعنى مهيمين بهتر از بنى آدمند . و در فتوحات گويد : رسول الله ( ص ) را ديدم و از او سؤال كردم آيا انسان افضل است يا ملائكه . در جواب فرمود : آيا نشنيدى كه خداوند مىگويد : « من ذكرني في نفسه ذكرته
367
نام کتاب : ممد الهمم در شرح فصوص الحكم ( فارسي ) نویسنده : حسن حسن زاده آملى جلد : 1 صفحه : 367