نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 760
بحر مقام احديّت جمع و بخشندهء ذوق جمعيّت ، و فاش كنندهء خبر مقام جمع ، أعنى مصطفى - صلَّى الله عليه و سلَّم - كه پيش از وى هيچ كس از كاملان ، در اين بحر احديّت جمع ، خوض نكرده بود و ذوق جمعيّت هيچ كس به متابعان خود ، نتوانسته بخشيدن . چه اگر مرسلان كامل ديگر را از ذوق جمعيّت نصيبى مىبود ، و آن ذوق بر ايشان مقصور مىبود و از ايشان به متابعانشان جز ذوقى مقيد به اسمى و صفتى مخصوص ، سرايت نمىكرد و خبر مقام جمع از مصطفى - صلَّى الله عليه و سلَّم - در امّت وى فاش شد ، در وقت سلام او بر من در مقام أو أدنى ، اشارت نسبتى است به او . يعنى در آن شب معراج كه مصطفى - صلَّى الله عليه و سلَّم - به مقام قاب قوسين حقيقت جمعيّت ميان وجود و علم و وحدت و كثرت رسيد ، و از آن جا به مقام او ادناى احديّت جمع ميان احديّت و واحديّت تحقّق يافت ، در اثناى ثناى « التحيّات لله » كه بر زبانش رفت و جواب مستطاب كه بشنيد كه « السلام عليك أيّها النبي » ، يعنى : لنهنّيك أيّها المرتفع بنا إلينا ، خروجك بالكلية عن احكام الطرفين ، بحيث لم يظهر فيك اثر من الميل إلى أحدهما اصلا ، فان ذلك الميل و ان قلّ ، عيب و نقص بالنسبة إلى مقامك هذا و رحمة الله ، يعنى لك الفيض و التجلَّى الأحدي الدائم من غيب الذات الذي هو مدلول الاسم الله و بركاته ، يعنى زيادات تقتضيها قابليّتك الأتمّ و استعدادك الاشمل الاعمّ بالغوص في بحار اللانهاية ، و چون به كمال يقظت و حضور ، مرا به حسن متابعت خودش در بحر اقتدا و اهتداى خود غرقه گشته و ترجمان اين مقام اعلاى أو [1] أدناى او شده ، مشاهده فرمود ، مرا در قبول آن سلام با خود به لفظ جمع شريك گردانيد ، و فرمود : السلام علينا . و چون در آن حال نظر بر مقام قاب قوسين افكند ، جمعى را از متقدمان و متأخران در آن مقام طلب و دريوزه گر حظَّى از جمعيّت ديد ، پس به حكم رحمت