responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 668


و اصغاى قول * ( إِنَّما قَوْلُنا لِشَيْءٍ إِذا أَرَدْناه أَنْ نَقُولَ لَه كُنْ فَيَكُونُ ) * [1] اثر و حكم آن سرايت بود ، و هيچ گيرنده و تصرّف كننده اى نيست ، الا به قوّت و شدت آن تصرّف من ، به توجه ايجادى بصورة الأثر ، كه در عالم علم و مبدأ ايجاد ، تأثير آن حقيقت و عين ثابت در عين وجود ظاهر و تعيّن حصّه اى از وى به حكم الاستعداد و بحسبه ، اثرى از آن قوت و شدت و سرايت او است در باطن آن حقيقت و عين ثابت .
الأزل في اصل اللَّغة : الضيق و الحبس ، ثم استعير به عن القوة و البأس .
< شعر > و لا ناطق غيري و لا ناظر و لا سميع سوائى من جميع الخليقة < / شعر > و به حقيقت هيچ سخن گوينده اى جز من نيست ، و هيچ بيننده و شنونده اى غير من نى ، از جملهء آفرينش ، بلكه همه منم به آن تقرير كه گفته شد .
< شعر > و في عالم التّركيب في كلّ صورة ظهرت بمعنى عنه بالحسن زينت < / شعر > و در عالم تركيب كه عالم حس و صور محسوسات است ، در هر صورتى ظاهر شدم به معنيى لطيف ، كه آن صورت از آن معنى آراسته شد .
يعنى : آرايش هر صورتى و مزاجى حسّى تركيبى در اين عالم حس به سرايت معنى لطف و وحدت و عدالت حقيقى من است در او ، كه تناسب أجزأ و اوصاف و هيئات تركيبى و حسن صورت آن است ، كه اگر آن معنى به آن صورت قائم شود ، و اثر سرايتش در او پيدا آيد ، آن صورت به حسن و ملاحت و لطافت و صباحت آراسته شود ، و الا به قبح و رداءت موسوم گردد .
پس مىگويد كه : در اين عالم تركيب من از غايت لطافت در هر صورتى ساريم به معنيى پوشيده ، كه آن صورت - كان ما كان - هر اندك و بسيار ، آرايش و حصّه اى از حسن و جمال كه به وى قائم است ، به آن معنى من است و ظهور آن معنى مذكور در هر صورتى به حسب قابليّت آن صورت ، قابل قلَّت و كثرت



[1] النحل ( 16 ) آيهء 40 .

668

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 668
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست