نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 662
و بيان كننده حال و مقام و علوم و اسرار و اخلاق و آثار من است ، مر هر شريعتي را كه پيش از من بود ، زيرا كه اين شريعت من ، صورت جمع شامل و فذلكه و سرّ جمله و حاصل جملهء شرايع است ، و شرايع ديگر صور أجزأ و تفاصيل جزئى او بود ، لا جرم همه بر وى ختم شد . يعنى : چون همهء حقايق عالم ، اجزاى حقيقت من بودند و اين حقيقت من ، اول به صورت تفصيل عالم ظاهر شد از حيثيّت برزخيّت و مرتبهء الوهت ، تا كليات تفصيل اين حقيقت ، بل اغلب جزئيّات او نيز كه صور أجناس و انواع و بعضى اشخاص عالمند ، هر يك به كمال خصوصى خود تحقّق يافتند و بعد از آن ، از راهگذر صورت جمعيّت آدم و ديگر كاملان كه مظاهر آن جمعيّت كمالى الوهى بودند ، هر يك از آن حقايق كلَّى كه اجزاى حقيقت من بودند ، به كمالات جمعيّتى كه به مرتبت الوهت تعلَّق داشت ، پيوستند و هر كاملى ميزانى مر آن كمالات جمعى را پيدا كرد كه آن ميزان عين شريعت او است ، تا آن گاه كه نوبت به تخمير اين صورت عنصرى من كه صورت محمدى است - صلوات الله عليه - رسيدن آن حقيقت من ، من حيث تفاصيلها و أجزائها ، به كمالات جمعى و خصوصى كه ، من حيث مرتبة جمعيّة الألوهيّة ، ايشان را بود تمام رسيدند [1] و چون اين صورت عنصرى محمدى من متعيّن شد ، مر آن حقيقت مرا من حيث أصلها و باطن برزخيّتها الكبرى ، مظهرى حقيقى پيدا گشت ، و ميزانى كمالى [2] و ضابطى احدى جمعى اعتدالى مر افعال و اقوال و حركات و سكنات اين صورت و مظهر حقيقى را با او همراه آمد ، تا هر حركتى و سكنتى كه در اوان طفوليّت و زمان صبى ، از اين صورت من صادر مىشد ، همه بر وفق آن ميزان بود و هيچ چيز بيرون آن ميزان از اين صورت من ظاهر نشد .