نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 660
نقايص و ظهور به صور انحرافات روحانى و طبيعى مصون و محفوظ بود ، و سورهء فتح و آيت * ( لِيَغْفِرَ لَكَ الله ما تَقَدَّمَ من ذَنْبِكَ وَما تَأَخَّرَ . . . ) * إلى آخر الآيات ، به من مخصوص بود . يعنى : اگر عيسى - عليه السلام - در مهد بود كه از نبوت خود نشان داد و گفت : * ( إِنِّي عَبْدُ الله آتانِيَ الْكِتابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا ) * من نيز آن گاه كه در مهد بودم ، سرور انبيا بودم ، بلكه پيش از آن چنان كه گفتم : « كنت نبيّا و آدم بين الماء و الطين » و « آدم و من دونه تحت لوائى يوم القيامة » فالآخر هو عين الأول . قوله : « و في العناصر لوحي المحفوظ . . . » يعنى هر حقيقتى و حصّهء وجودى كه به آن حقيقت در مرتبهء أرواح تعيّن يافت ، بعد از آن از جهت تعيّن مزاجى كه مظهر آن حقيقت خواهد شد ، آن حصهء وجودى در مراتب سماوات سير مىكند تا به عناصر و به صورت قطرات آبى و ذرات خاكى و هوائى ظاهر مىشود ، اگر آن حقيقت سير كامل و وجود ساير اناسى است تا نقل كردن از عناصر به مولدات ، بارها در صدد تعويقات تعويقات مىافتد ، و گاه از صورت آب به صورت هوا ، و گاه به صورت آتش ، متغيّر و متبدّل مىشود ، تا بعد از مدتهاى بسيار به مولَّدات نقل مىكند ، و به صورتى معدنى يا نباتى يا حيوانى ، ظاهر مىگردد ، و آن جا نيز در معرض تعويقات بىشمار مىافتد ، گاه از مرتبهء حيوانيّت به معدن و نبات نزول مىكند ، و گاه از معدن به حيوان و هلمّ جراًّ ، تا بعد از زمان بسيار در صورت غذايى به مادر و پدر آن انسان رسد ، آن جا نيز هم در صدد تعويقات بسيار است ، و هر حكمى از آن قيود و احكام تعويقات ، قيدى عظيم مىباشد مر سالك را ، و سبب ظهور و تلبّس او مىشود به صور نقايص و انحرافات بىشمار ، و احتياجش مىافتد در ازالت آن قيود به مجاهدات و رياضات بسيار . اما اگر آن حقيقت و حصّهء وجودى كاملى مىباشد ، يا آن تعويقات كمتر مىباشد ، يا خود به كلَّى هيچ تعويقى نمىافتد كه موجب قيد و حجابى شود مر او را ، واحدىّ السير در جميع مراتب سير و مرور مىكند ، و از عناصر به
660
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 660