نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 59
أعين العالمين ، وفرقة قبضهم بسترهم في لباس التلبيس واسبل عليهم أكلة الرسوم ، فاخفاهم عن عيون العالم ، وفرقة قبضهم منهم اليه ، فصافاهم مصافاة سرّ ، فضنّ بهم عليهم » . حالت انقباض ، اين فرقه را از آفات وصدمات اختلاط با خلق حفظ مىنمايد ، چون خلق استعداد حشر وخلط با آنان را فاقدند . فرقهء دوم با خلق محشورند وبا آنان خلطه وآميزش دارند ، ولى خلق آنان را مردم عادى مىپندارند واز مقام ولايت وكمال آنان اطلاع ندارند ، نتيجهء قبض در اين فرقه ، آنان را در لباس تلبيس از خلق مستور داشته است ، فاخفاهم عن عيون العالم . فرقه سوم جماعتى هستند كه تجليات جمال وجلال حق از مقام سر وباطن ، به مقام ظاهر آنان سرايت ننموده وآنها برگزيدگان حقند در مقام سر وباطن وبه حسب رسوم وآثار ووجود وتحقق فانى در حقّند واين فنا يا تجليات موجب فنا آنان را فانى نموده ، به نحوى كه اين فنا تمام وجود وآثار آنان را فرو گرفته واز خود نيز غايب شده اند واز اولياى خاص ومقرّب حقّ وحق نيز خاص آنان است ، حق معبود لغاية الغيرة عليهم به مقام بقاى بعد از فنا نرسيده اند . در تعريف بسط ، صاحب منازل فرموده است : « البسط أن يرسل شواهد العبد في مدارج العلم ، ويسبل على باطنه رداء الاختصاص وهم أهل التلبيس » . صاحب تلبيس به حسب باطن وجود وسرّ ذات اگرچه از خواصّ وحامل اسرار حق وصاحب معرفت وشهود است ، به اعتبار ظاهر وجود به حسب طاعت وعبادت از عوام از عباد ومؤمنان متميّز نمىباشد . « . . . فطائفة بسطت رحمة للخلق ، يباسطونهم ويلابسونهم فيستضيئون بنورهم والحقائق مجموعة والسّرائر مصونة » . طايفه اى از اصحاب بسط ، به واسطه حسن معاشرت ومخالطت با مردم منشأ بركت ورحمت وافاضتاند ومردم را به رحمت اميدوار مىكنند ، در مقام عمل سختگير نيستند وبه اتيان واجبات ومستحبات وترك محرمات وعدم اصرار بر مكروهات قناعت مىنمايند ودر بندگان خدا نور اميد به وجود مىآورند وطالبان معرفت را مستعد از براى قبول حقايق ومعارف مىنمايند ودر جمع مردم وايجاد دوستى بين ناس وايجاد علقه وارتباط بين خود وجماعت
59
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 59