نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 404
و در گذشتم از سر حدّ چنين عشقى كه منصبغ بود به اين حكم حجابيّت مذكور ، چه چنين محبّتى كه حكم مناسبت و غلبهء ما به الاتحاد است ، به نزد من همچون دشمنى است كه حكم غلبهء ما به المباينة و الامتياز است ، چه در اين حضرت جمعيّت چنان كه وحدت و عدم غير ثابت و مطلوب است ، كثرت و تميّزات هم ثابت و مطلوب است ، چه شهود تمييز در وحدت و وحدت در تمييز ، از خصايص و لوازم اين حضرت است . پس غلبهء حكم ما به الاتّحاد كه حبّ است با غلبهء ما به الامتياز كه بغض است برابر باشد ، چون حال آن است كه از غايت عروج به مقام اتحاد و شهود وحدت عاشق و معشوق - بلا تمييز اصلا - مرا رحلت و هجرت حاصل آمده است ، تا به حضرت جمعيت و شهود كثرت در وحدت و رؤيت وحدت در كثرت . الواو في قوله : « و عن شأو للحال ، و الشأو : الغاية ، و القلى : الهجر و العداوة . پس چون ذكر تجاوز خود كرد از مقام محبّت ، آن گاه به زبان ارشاد به مسترشد مىگويد كه تو اين مقام محبّت را نازل مشمر و به تحقّق به او شادمان و خوش باش ، و اين مرتبه و مقام اگر چه نسبت با من نازل است ، اما به نسبت با تو عظيم عالى است ، و موجب سرورى تو مىشود . < شعر > قطب بالهوى نفسا فقد سدت انفس العباد من العبّاد في كلّ امّة < / شعر > پس تو كه مسترشدى خوش باش و دل و نفس خود را خوشدار به اين عشق و مقام محبّت كه من از او گذشتم ، چه اين مقام به نسبت با تو سخت عالى است ، و بى هيچ شكَّى به سبب تحقّق به اين مقام بزرگ شدى و سرورى يافتى بر بزرگتر و گرانمايه ترين بنده اى از عبّاد كه در هر امّتى از امم انبيا بودهاند ، چه اين مقام محبّت خود به اين امّت محمدى مخصوص است ، و هر يك از اين امّت را به تحقيق به اين مقام بر ساير امم ديگر فضيلت حاصل است ، و اما تو را به نسبت به اين امّت و عابدان او هم به اين عشق و مقام او سرورى واقع است ، چه غايت وصول هر عابدى به عبادت خود تا اثرى و وصفى از حضرت معبود
404
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 404