نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 380
< شعر > بدت باحتجاب و اختفت بمظاهر على صبغ التّلوين في كلّ برزة [1] < / شعر > ظاهر شد حضرت معشوق بر عاشق صادق صاحب كشف در اين عالم حسّ ، و ليكن به واسطهء آن كه اين صور حسّى را لباس و صورت خود ساخت ، و به اين لباس از نظرهايى كه بر عالم حس مقصور است مختفى و محتجب گشت ، پس ظهورش اين جا به واسطهء احتجاب ميسّر شد و از نظر اغيار به اين صور و مظاهر حسى ، حقيقت خود را پنهان گردانيد تا اين اغيار ، مر اين مظاهر را ، غير مىبينند و مىشمرند ، پس به اين مظاهر از ايشان مختفى گشت تا شرف و رتبت عشّاق ظاهر آيد ، و اين ظهور حضرت معشوق به واسطهء اختفا ، به رنگها و شكلهاى گوناگون ، نمودن مىبود كه در هر بيرون آمدن و ظاهر شدنى برهر عاشقى صادق به رنگى و صورت معشوقى ديگر پيدا شد . حرف على متعلق به بدت . < شعر > ففي النّشأة الأولى تراءت لآدم بمظهر حوّا قبل حكم الأمومة [2] < / شعر > پس در ظهور اول بنمود و عرضه كرد حضرت معشوق خودش را بر آدم صفىّ - عليه السلام - به واسطهء صورت و مظهر حوّا ، تا آدم به سوى او مايل و شيفته شد پيش از آن كه حكم مادرى مر آدم را معلوم بودى . يعنى عشق و ميل آدم به حوّا حكم مناسبتى صفاتى بود ، معلول به علت تناسل در نفس امر ، هر چند آدم را حقيقت آن حكم ، هنوز معلوم نبود . < شعر > فهام بها كيما يكون بها أبا و يظهر بالزّوجين حكم البنوّة [1] < / شعر > پس شيفته شد آدم بر حوّا ، تا به وى پدر فرزندان شود و به هر دو زن و شوهر ، حكم فرزندى ظاهر گردد .
[1] في بعض النسخ : < شعر > « على صبغ التكوين . . . » < / شعر > بدل التلوين صبغ ، الواحد صبغة : الاصطباغ . برزة : ظهور و عن علىّ ( ع ) استتر بغير ستر مستور . [2] النشأة الاولى : العالم الأول ، و الظَّهور المقدّم على الكثرة . تراءت : ظهرت . الأمومة : الصيرورة أما . [1] في بعض النّسخ : < شعر > « فهام بها كيما يكون بها . . . » < / شعر > بدل ( به ) . صرّ البنوّة - خ ل .
380
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 380