نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 323
پس ظاهر و روشن شد رستگارى من از جملهء قيود صفات جسمانى و روحانى در اين انداختن من اين صفات مذكور را ، پس جزا و پاداش من حضرت ذات معشوق شد ، نه چيزى غير آن حضرت از اسما و صفاتش كه من وجه غير مىنمايند ، چه محلّ و آيينهء دل چون از زنگار اغيار و قيود كثرت صفات و آثار صافى و خالى شد ، حقيقت ذات يگانه بى هيچ قيدى و كثرتى صفاتى در او ظاهر گشت و به خودى خودش جزا و ثواب من آمد . < شعر > و ظلت بها لا بي إليها أدلّ من به ضلّ عن سبل الهدى و هي دلَّت [1] < / شعر > و چنان گشتم كه تا به حضرت معشوق هم به آن حضرت و هدايت او و اذن خاصّ او ، نه به خودم ، اينك دلالت مىكنم هر كس [2] را كه به خودى و هواى خودش گمراه شده است از راه راست نزديك به حضرت معشوق ، و هم حضرت او است كه مرا و غير مرا دلالت كرد به آن راه به مقام تفرقهء من . - . . . دلالت كرد به آن راه اولا ، و اين راه نمودن ثانيا - خ - . يعنى : اينكه من به مدد و اذن معشوق [3] در اين رجوع أولا ، و اين راه نمودن ثانيا ، ارشاد و تكميل و هدايت طالبان را متصدّى شدهام ، نه آن است كه اين صفت هدايت به من مضاف است ، بلكه به حكم * ( إِنَّكَ لا تَهْدِي من أَحْبَبْتَ وَلكِنَّ الله يَهْدِي من يَشاءُ ) * [4] كليد هدايت در قبضهء ارادات او است ، و مرا به حكم وساطت و ترجمانى در ميان آورده است ، تا هر كه در باديهء انحراف و جهل ، به دست اهواى مختلف درمانده است و سرگردان شده ، من راه راست شريعت و طريقت را بر او عرضه كنم ، بعد از آن اختيار قبول بخشيدن و توفيق سلوك آن راه دادن به عنايت بى علت او تعلَّق دارد ، هر كه را خواهد به راه در آورد و به وصول و بخود
[1] ظلَّلت ظللت : بقيت . دلَّت من الدلال : اظهار الجرأة في تلطف ، الغنج . [2] اينك راه مىنمايم هر كسى . . . - خ ل - . [3] در اين رجوع به مقام تفرقه مر ارشاد و تكميل و هدايت طالبان . . . إلخ . نسخ . [4] القصص ( 28 ) آيهء 56 .
323
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني جلد : 1 صفحه : 323