responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 214


ان يكتم .
پس به واسطهء ضعف و نحول ، چون حجاب جسم مرتفع و منكشف گشت ، آن كشف حجاب جسم از سرّ من كه در ظاهر نفس و باطن قوا پنهان بود ، چيزى را ظاهر گردانيد و بيرون آورد كه در نفس من بود ، از آن هواجس و تمناهاى مذكور و جسم من پيش از اين حجاب آن بود و بر اين مراقب براى حجاب جسم پنهان مىبود ، نه آن سرّ مصون را كه قواى ظاهر و باطن من در باطن وجود خود پنهان مىداشتند .
< شعر > و كنت بسرّي عنه في خفية و قد خفته لوهن من نحولي انّتي [1] < / شعر > و حقيقت ذات وجود من ، بقواها الظاهرة و الباطنة ، به آن سرّ مصون حقيقت عشق كه در باطن وجود ايشان مركوز است و متعلق آن سرّ مصون ، جمله از نظر و فهم و ادراك اين مراقب پنهان بوديم و ليكن از غايت ضعف و سستى كه از آن نزارى و بيمارى بر من استيلا يافت و از جهت آن استيلاى بلا بر مقتضاى * ( أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ ) * [2] ناله از من ظاهر گشت و آن ناله كه از غايت ضعف صادر شده بود ، سبب ظهور من شد بر اين مراقب ، و به واسطهء آن ظهور به صورت شدت ضعف و قوت بيمارى و نزارى ، آن سرّ مصون نيز بر اين مراقب آشكارا گشت ، زيرا كه به سبب آن ناله ، از سرّ كمال ضعف و شدت رنج استدلال كرد كه چنين ناله و رنجى بر سوزى و عشقى عظيم و شوقى مبرّح أليم ، و متعلقى سخت با جلالت ، دلالت مىكند . پس آن نالهء من بر آن سرّ مصون من سخت جفائى كرد كه بر نظر اغيارش اظهار كرد و نااهلى را از او و فهم او برخوردار گردانيد :
< شعر > فاظهرني سقم به كنت خافيا له و الهوى يأتي بكلّ غريبة < / شعر > پس ظاهر كرد ذات مرا به آن سرّ مصون حقيقت عشق و مطلب عالى من در او ، عين همان بيمارى و ضعف و نزارى كه آن گاه سبب پنهانى من شده بود از نظر



[1] خفته : أظهرته . لوهن : لضعف .
[2] الأنبياء ( 21 ) آيهء 83 .

214

نام کتاب : مشارق الدراري ( شرح تائية ابن فارض ) ( فارسي ) نویسنده : سعيد الدين سعيد فرغاني    جلد : 1  صفحه : 214
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست