نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 732
كيسه اى پر از درهم خواست ( 1 ) و دست در آن برد و مشتى برگرفت و گفت : از خدا بترس ، نه اسراف كن و نه بر خود سخت گير ، و ميان اين دو حالت ، زندگى خويش استوار دار ! ولخرجى از اسراف است ، و خدا گفته است : * ( « وَلا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً ) * - مال خويش به هيچ گونه ضايع مكن » ، و گفته است : « خدا بر ميانه روى عذاب نمىكند » . 8 الامام الصادق « ع » : صعد رسول الله « ص » المنبر ، فتغيّر وجنتاه و التمع لونه ، ثم أقبل بوجهه فقال : يا معشر المسلمين . . إنّ أفضل الهدى هدى محمد ، و خير الحديث كتاب الله . . ايّها الناس ! من ترك مالا فلاهله و لورثته ، و من ترك كلَّا أو ضياعا فعليّ و إلي [1] . ( 2 ) امام صادق « ع » : پيامبر « ص » بر منبر بالا رفت در حالى كه چهرهء او دگرگون شده و رنگش تغيير كرده بود ، پس رو به مردم كرد و گفت : « اى مسلمانان ! بهترين راه راه محمّد است ، و بهترين سخن كلام خدا . . اى مردم ! هر كس مالى گذارد از آن ورثهء او است ، و هر كس مرتعى يا ملكى باقى گذارد به من ( به عنوان حاكم اسلامى ) باز خواهد گشت . اين گونه اموال كه از كسانى مىماند و وارثى ندارند ، جزء انفال ( اموال عمومى ) است - چنان كه در حديث گذشت - از اين رو به حاكم اسلامى ( پيامبر يا امام يا نايب امام ) باز مىگردد ، تا در مصالح و مصارف عمومى و پرداخت وام وامداران و تأمين هزينهء ناتوانان و تربيت كودكان بىسرپرست و . . مصرف گردد . 9 الامام الكاظم « ع » : من طلب هذا الرزق من حلَّه ليعود به على نفسه و عياله ، كان كالمجاهد في سبيل الله ؛ فإن غلب عليه فليستدن على الله و على رسوله ما يقوت به عياله ؛ فإن مات و لم يقض كان على الامام قضاؤه ؛ فإن