responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي    جلد : 2  صفحه : 729


شما رسيد [1] ، ( 1 ) پس به كسانى كه زنانشان رفته‌اند ، به اندازه اى كه مهر آن زنان كرده‌اند بدهيد » ، گفتم كه معنى عقوبت در اين آيه ( در « فعاقبتم » ) چيست ؟ گفت : « اينكه آن مرد كه زن خود را از دست داده است ، در پى آن ، زن ديگرى به همسرى خود برگزيند ، و چون چنين كرد بر امام ( حاكم ) است كه مهر زنش را كه از دست داده است به او بدهد » . گفتم : چگونه مؤمنان كه در رفتار آن زن نقشى نداشته‌اند مهر او را به شوهرش بازگردانند ، [2] و حال آنكه بر مؤمنان است كه به شوهر آن زن از آنچه نصيب مؤمنان مىشود - از غنايم جنگ - مهرى را كه داده است بازگردانند ؟ [3] گفت : « امام مىدهد ، خواه از كفار چيزى بهرهء مؤمنان بشود يا نشود ، زيرا كه بر امام واجب است كه جبران خسارت زير دستان خود را بكند ، و چون بناى قسمت غنايم شود ، نخست بايد زيانهايى كه رسيده است جبران شود ، و پس از آن اگر چيزى بماند تقسيم مىشود ، و اگر مالى برجاى نماند چيزى بر عهدهء او نيست » . در تفسير قمى ، در شرح اين آيه : * ( إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَالْمَساكِينِ وَالْعامِلِينَ عَلَيْها وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقابِ وَالْغارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ الله وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ الله ) * . . . [4] هر آينه زكات از براى بينوايان است و درماندگان ، و تحصيلداران آن ، و كسانى كه بايد دلهاشان به دست آورده شود ، و براى آزاد كردن بردگان ، و دين بدهكاران ، و در راه خدا ، و راهگذران محتاج ، واجبى است از سوى خداى . . . » ، چنين آمده است : « الغارمين » ، كسانيند كه قرضهايى بر عهده دارند كه آنها را در راه خدا و بدون ولخرجى خرج كرده‌اند ، پس بر امام واجب است كه به جاى ايشان دينشان را ادا كند ، و از زكات ذمهء آنان را برى سازد . « * ( وَفِي سَبِيلِ الله ) * » ، كسانى هستند كه براى جهاد از



[1] اين جمله ، ترجمهء * ( « فَعاقَبْتُمْ » است ، ليكن بر طبق حديث بالا ، بايد * ( « فَعاقَبْتُمْ » چنين معنا شود : « و در پى آن زن كه گريخت ، شما زنى ديگر گرفتيد » ، ( مردى كه زنش گريخت ، و زنى ديگر گرفت ) .
[2] وقتى امام مهر را بپردازد ، چنان است كه مؤمنان و مردم پرداخته‌اند ، زيرا بيت المال متعلق به همهء مردم است . سؤال بالا اين است كه اگر غنيمتى به دست آمده بود مىشد گفت در جريان جنگ غنيمتى به دست آمده و زنى گريخته است ، بايد مهر آن زن را از غنيمت به شوهرش بدهند ، ليكن بدون به دست آمدن غنيمت چگونه بايد مهر زن گريخته به وسيلهء امام ( حاكم اسلامى ) پرداخت شود ؟ پاسخ در متن حديث - در بيان وظيفهء حاكم اسلامى - ذكر شده است ، دقت شود .
[3] وقتى امام مهر را بپردازد ، چنان است كه مؤمنان و مردم پرداخته‌اند ، زيرا بيت المال متعلق به همهء مردم است . سؤال بالا اين است كه اگر غنيمتى به دست آمده بود مىشد گفت در جريان جنگ غنيمتى به دست آمده و زنى گريخته است ، بايد مهر آن زن را از غنيمت به شوهرش بدهند ، ليكن بدون به دست آمدن غنيمت چگونه بايد مهر زن گريخته به وسيلهء امام ( حاكم اسلامى ) پرداخت شود ؟ پاسخ در متن حديث - در بيان وظيفهء حاكم اسلامى - ذكر شده است ، دقت شود .
[4] سورهء توبه ( 9 ) : 60 .

729

نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي    جلد : 2  صفحه : 729
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست