نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 723
( 1 ) امام على « ع » - از عهدنامهء اشترى : . . داد خدا و داد مردم را از خود و از خواص خاندان و از هر كس از رعيتت كه هواخواه او هستى بده ، كه اگر چنين نكنى ستم كرده اى . . و بايد كه محبوبترين چيزها در نظر تو آن باشد كه در معيار حق حالتى ميانه داشته باشد ، و از نظر عدالت همگان را شامل شود ، و خرسندى رعيت را بيشتر فراهم آورد ، چه خشم عامهء مردم خرسندى خواص را بىاثر مىسازد ، ولى خشم خاصان با وجود خرسندى عامهء مردم قابل اغماض است . در ضمن ، هيچ يك از افراد رعيت براى والى در هنگام راحتى پرخرجتر ، و در هنگام بلا و ناراحتى كم فايده تر ، و از داد دهى بيزارتر ، و در خواهش سمجتر ، و هنگام بخشش كمسپاستر ، و هنگام جلوگيرى از بخشش عذر ناپذيرتر ، و در ناراحتيهاى روزگار ناشكيباتر از خواص نيست ، اين است كه ستون دين و مايهء اجتماع مسلمانان و فراهم آورندهء وسايل براى رو به رو شدن با دشمنان ، همان عامهء امتند ، پس بايد كه ميل تو به جانب ايشان باشد و رضاى آنان را به چنگ آورى . 2 - الامام علي « ع » : إرجاف العامّة بالشّيء ، دليل على مقدّمات كونه [1] . ( 2 ) امام على « ع » : گفتگوى مردم در بارهء چيزى دليل بر مقدّمات شدن آن چيز است . الامام الصادق « ع » : الواجب على الإمام اذا نظر الى رجل يزني او يشرب الخمر ، أن يقيم عليه الحدّ . و لا يحتاج الى بيّنة مع نظره ، لأنّه امين الله في خلقه . و اذا نظر الى رجل يسرق ، أن يزبره و ينهاه ، و يمضي و يدعه . قلت : و كيف ذلك ؟ قال : لأنّ الحقّ اذا كان لله ، فالواجب على الامام اقامته ، و اذا كان للناس ، فهو للناس [2] . ( 3 ) امام صادق « ع » : چون امام ببيند كه مردى زنا مىكند يا باده مىنوشد ، بر او