نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 72
سر خود سوار مىكرد . ( 1 ) بر در اطاق او پرده اى آويخته بود ، اگر بر آن نقشهايى بود به يكى از زنان خود مىگفت : « اين پرده را از برابر چشم من دور كن ! كه چون به آن مىنگرم به ياد دنيا و زيب و زيور دنيا مىافتم . . » . از دنيا با شكم گرسنه بيرون رفت و به آخرت سالم و بىعيب وارد شد ، سنگى بر سنگى ننهاد ، تا در گذشت و دعوت پروردگار خود را لبّيك گفت . اكنون اين چه نعمت بزرگى است ، كه خدا كسى چون او را سلفى براى ما قرار داد تا از او پيروى كنيم ، و پيشوايى كه گام بر جاى پاى او نهيم ؟ ! به خداى سوگند كه من اين پيراهن را چندان وصله كردم كه از وصله كنندهء آن شرمسار شدم ؛ و چون گوينده اى به من گفت : چرا آن را به دور نمىاندازى ؟ در پاسخ او گفتم : از من دور شو كه « عند الصّباح يحمد القوم السّرى چون صبح شود قدر راهپيمايى شبانه شناخته گردد » . 8 الامام الصادق « ع » : كان رسول الله « ص » يأكل اكل العبد ، و يجلس جلوس العبد ، و يعلم أنّه عبد . [1] امام صادق « ع » : پيامبر « ص » همچون بندگان خوراك مىخورد ، و همچون بندگان بر زمين مىنشست ، و مىدانست كه او بنده است . 9 الامام الصادق « ع » : ما أكل نبيّ الله « ص » و هو متّكىء منذ بعثه الله عز و جل ، و كان يكره أن يتشبّه بالملوك . و نحن لا نستطيع أن نفعل . [2] امام صادق « ع » : از هنگامى كه خداى عزّ و جلّ ، پيامبر را به پيامبرى مبعوث كرد ، هيچ گاه در حال تكيه دادن خوراك نخورد ، و هيچ خوش نداشت كه به شاهان شبيه شود . اين كار از عهدهء ما بر نمىآيد . 10 الامام الباقر « ع » : قال رسول الله « ص » : خمس لا أدعهنّ حتّى الممات :
[1] . « بحار » 16 / 225 - از كتاب « المحاسن » / 456 . [2] . « وسائل » 16 / 505 .
72
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 72