نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 682
راه دوم است . اگر عمل به دين ، و حفظ آن در نسلهاى معاصر ، و منتقل كردن آن به نسلهاى آينده ، وظيفه است - كه هست - بايد راه دوم را پيمود ، يعنى بايد فلسفهء سياسى فعّالى ارائه كرد كه يك نظام اسلامى ، بتواند با وجود آن ، هر چه بيشتر مقاصد الهى و اهداف قرآنى را تحقّق بخشد ، و در عين شرعيّت داشتن ، مشكلات نظام مزبور را نداشته باشد ، و نظامى و عملكردى شبيه و مسانخ نظام حاكميّت معصوم « ع » ارائه دهد . نظامى در حدّ نظام معصوم مورد توقّع نيست ( اگر چه معصوم نيز به عنوان يك حاكم اسلامى حكومت مىكرده است ) ، ولى پذيرفتن چيزى كمتر از « حكومت مسانخ » ، به نام اسلام ، در حكم محو اسلام است ، اگر چه به تدريج ؛ يعنى رانده شدن به سوى ظاهر آرايى ، به جاى عمل به احكام اصلى اسلام ، و سپس انزواى اسلام واقعى از پهنهء زيست انسانها ، و آنگاه محو تدريجى اسلام . [1] هدف يك نظام اسلامى ، ايجاد « جامعهء قائم به قسط » است به نص قرآن . پس بايد طرح فلسفه سياسى ريخته شود ، و گونه اى حاكميّت دينى پديد آيد ، كه توانا بر ايجاد جامعهء ياد شده باشد ، تا بدين وسيله موجوديّت اعتقادى و عملى و اجتماعى و اخلاقى و تربيتى و اقتصادى و معيشتى و فرهنگى و دفاعى و تبليغى جامعه هاى اسلامى - در داخلهء حوزه هاى اسلام و در سطح جهانى - محفوظ ماند و گسترش يابد . اگر « عصر غيبت » هنوز براى زمانهايى باقى باشد ، و ظهور به اين زوديها رخ ننمايد ، و ارادهء الهى به يك ظهور معجّل تعلَّق نگيرد ، و منجى راستين پا در ميان جامعه هاى بشرى ننهد [2] ، انديشيدن در بارهء فلسفهء سياسى اسلامى ، به گونه اى كه ياد شد ( و تجربه ها ما را به همان سوى سوق مىدهد ) ، از اهمّ وظايف و واجبات هر عالم آگاه و هر متفكر بيدار و متعهّد مسلمان است .
[1] اشاره كرديم كه در اين باره تجربه هاى ملتهاى مسلمان تركيه و ايران و عراق ، در 70 سال اخير ، براى بيدار شدن و به خود آمدن مسلمانان بسنده است ، صرف نظر از آنچه هم اكنون در كشورهاى اسلامى مىگذرد ، يا در اين سوى و آن سوى جهان ، بر سر مسلمانان مىآيد . [2] و البته مسألت از فضل و رحمت خدا آن است كه ظهور زنده كنندهء قرآن ، و نجات دهندهء انسان ، حضرت امام مهدى موعود « عج » ، هر چه زودتر تحقق يابد ، و قرآن زنده شود ، و بشريت نجات پيدا كند .
682
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 682